معنی انجیده انجیده ریزریزشده، زخم خورده، آزرده، زخمی، برای مثال زمین خسته از خون انجیدگان / هوا بسته از آه رنجیدگان (نظامی۵ - ۷۹۷) ریزریزشده، زخم خورده، آزرده، زخمی، برای مِثال زمین خسته از خون انجیدگان / هوا بسته از آهِ رنجیدگان (نظامی۵ - ۷۹۷) تصویر انجیده فرهنگ فارسی عمید