جمع واژۀ مصر. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). شهرهای کلان. (آنندراج). شهرها: مفارقت دیار و امصار کرمان و قطع طمع از آن حدود تکلیف کردند. (ترجمه تاریخ یمینی). دست نهب و ارهاق و هدم و احراق بر دیار و امصار او دراز کردند. (ترجمه تاریخ یمینی). مشاعل شریعت در آن دیار و امصار برافروخت. (ترجمه تاریخ یمینی).
جَمعِ واژۀ مصر. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). شهرهای کلان. (آنندراج). شهرها: مفارقت دیار و امصار کرمان و قطع طمع از آن حدود تکلیف کردند. (ترجمه تاریخ یمینی). دست نهب و ارهاق و هدم و احراق بر دیار و امصار او دراز کردند. (ترجمه تاریخ یمینی). مشاعل شریعت در آن دیار و امصار برافروخت. (ترجمه تاریخ یمینی).
لاغر گردیدن آهوبره: امصر الغزال مصاراً، لاغر گردید آهو بره. (ناظم الاطباء) ، آب تک، جای ایستادن آب در قعر. (ناظم الاطباء). - امعاء و احشا، روده ها و آنچه در درون شکم است. اعضای آدمی که در درون شکم است و رجوع به قانون ابن سینا و روده شود. - قروح الامعاء، ریش رودگانی. (یادداشت مؤلف)
لاغر گردیدن آهوبره: امصر الغزال مصاراً، لاغر گردید آهو بره. (ناظم الاطباء) ، آب تک، جای ایستادن آب در قعر. (ناظم الاطباء). - امعاء و احشا، روده ها و آنچه در درون شکم است. اعضای آدمی که در درون شکم است و رجوع به قانون ابن سینا و روده شود. - قروح الامعاء، ریش رودگانی. (یادداشت مؤلف)
دراز شدن. دراز شدن ریسمان. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد (ناظم الاطباء). امتار از باب افتعال و اصل آن امتتار است تاء اول بمیم بدل شده است. (از اقرب الموارد)
دراز شدن. دراز شدن ریسمان. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد (ناظم الاطباء). امتار از باب افتعال و اصل آن امتتار است تاء اول بمیم بدل شده است. (از اقرب الموارد)