معنی انذار - فرهنگ فارسی معین
معنی انذار
- انذار((اِ))
- ترسانیدن، بیم دادن، آگاه کردن
تصویر انذار
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با انذار
انذار
- انذار
- آگاه ساختن و ترسنانیدن، بیم کردن، ابلاغ، نذر، پند دادن
فرهنگ لغت هوشیار
انذار
- انذار
- آگاه ساختن و ترسانیدن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). نَذر. نُذر. نُذُر. نذیر. (منتهی الارب). آگاه ساختن و ترسانیدن از عواقب امری پیش از فرارسیدن آن. (از اقرب الموارد). بیم کردن. (ترجمان القرآن جرجانی). ترسانیدن و پند دادن. (غیاث اللغات) (آنندراج). بیم دادن. (یادداشت مؤلف).
لغت نامه دهخدا