جمع واژۀ قرط. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). بمعنی گوشواره. رجوع به قرط شود، سر برداشتن و سر جنبانیدن و شادمانی کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)
جَمعِ واژۀ قُرط. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). بمعنی گوشواره. رجوع به قرط شود، سر برداشتن و سر جنبانیدن و شادمانی کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)