جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اقحاط

اقحاط

اقحاط
قحطزده گردیدن قوم. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا

اقحام

اقحام
درگیر کردن درافکندن به سختی در میان آوردن ناگاه کسی را در کاری افکندن بی اندیشه، در افکندن بسختی
فرهنگ لغت هوشیار

اقساط

اقساط
قِسط ها، عدل ها، دادها، نصیب ها، مقدارها، میزان ها، جمعِ واژۀ قِسط
اقساط
فرهنگ فارسی عمید