جدول جو
جدول جو

معنی افرنگی - جستجوی لغت در جدول جو

افرنگی
منسوب به افرنگ اروپایی
تصویری از افرنگی
تصویر افرنگی
فرهنگ لغت هوشیار
افرنگی
فرنگی، از مردم فرنگ، اروپایی، تهیه شده یا نشئت گرفته از اروپا مثلاً نخودفرنگی، گوجه فرنگی، رایج در اروپا
تصویری از افرنگی
تصویر افرنگی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از افرنجی
تصویر افرنجی
فرنگی اروپایی
فرهنگ لغت هوشیار
آواز هفتم از الحان باربدی باربد. بعضی از فرهنگها این لحن را آواز سی ام دانسته اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اورنگی
تصویر اورنگی
از الحان سی گانۀ باربد، برای مثال چو ناقوسیّ و اورنگی زدی ساز / شدی اورنگ چون ناقوس از آواز (نظامی۱۴ - ۱۷۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرنگی
تصویر فرنگی
از مردم فرنگ، اروپایی، تهیه شده یا نشئت گرفته از اروپا مثلاً نخودفرنگی، گوجه فرنگی، رایج در اروپا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افرنگ
تصویر افرنگ
تخت پادشاهی، فر و شکوه، زیب و زیبایی، برای مثال فر و افرنگ به تو گیرد دین / منبر از خطبۀ تو آراید (دقیقی - ۹۸)
اروپا، فرنگستان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرنگی
تصویر فرنگی
اروپایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افرنگ
تصویر افرنگ
((اَ رَ))
تخت پادشاهی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از افرنگ
تصویر افرنگ
فرنگستان، اروپا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از افرنگ
تصویر افرنگ
فر و شکوه، زیبایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرنگی
تصویر فرنگی
منسوب به فرنگ، اروپایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نارنگی
تصویر نارنگی
نارنجی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اردنگی
تصویر اردنگی
اردنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیرنگی
تصویر بیرنگی
حالت و کیفیت بیرنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرنگیس
تصویر فرنگیس
(دخترانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر افراسیاب تورانی و همسر سیاوش و مادر کیخسرو پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرنگیز
تصویر فرنگیز
(دخترانه)
فرنگیس
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از افرادی
تصویر افرادی
کسانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
ادبی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یکرنگی
تصویر یکرنگی
اخلاص
فرهنگ واژه فارسی سره
پرنده ایست سیاه رنگ ساری سار، یکی از فروع دستگاه شور، سازیست چون کمانچه که با کمان نوازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصفرنی
تصویر اصفرنی
نایماهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افشردگی
تصویر افشردگی
انضباط، فشردگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افسردگی
تصویر افسردگی
انجماد و بستگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شترنگی
تصویر شترنگی
نان شترنگی، بوب شترنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نارنگی
تصویر نارنگی
میوه ای از نوع مرکبات، کوچک تر از نارنج، خوش طعم و شیرین که پوست آن به راحتی کنده می شود. درخت این گیاه از درخت نارنج و پرتقال کوچک تراست و تخم آن کاشته می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یکرنگی
تصویر یکرنگی
اخلاص، صداقت و دوستی بدون شائبۀ ریا و نفاق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
مربوط به فرهنگ، کسی که در آموزش وپرورش کار می کند، معلم، مربی، شخص بافرهنگ و باادب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
آنکه در پی دانش و دانش آموزی بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمرنگی
تصویر کمرنگی
حالت و کیفیت کمرنگ مقابل پر رنگی
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه زود مریض شود، آنکه بر او از سرمای کم زکام افتد، بنایی که مصالح محکم ندارد
فرهنگ لغت هوشیار
اول هر چیز را که رنگ کنند (رنگ) گویند و چون آن رنگ بجامه دیگر سرایت کند (وارنگی) نامند: (صفای صبحدم آیینه وارش شفق وار نگی گلگون غذارش) (محسن تاثیر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اردنگی
تصویر اردنگی
((اُ دَ))
لگدی که با نوک پا بر کفل کسی بزنند، تیپا، ضربه با پا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از افکندگی
تصویر افکندگی
((اَ کَ دِ))
مستی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
((فَ هَ))
با فرهنگ، اهل علم، معلم، کسی که با علم و فرهنگ سر و کار دارد
فرهنگ فارسی معین