- افرازیده
- افراخته، افراشته، بالابرده شده
معنی افرازیده - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بلند ساختن افراشتن بلند کردن، آراستن زیب دادن زینت دادن
بلند کننده، بالابرنده
برکشیدن، بلند ساختن، بالا بردن، افراختن
افراشته، بالابرده، بسته
بند کرده بسته، وصل کرده، بالا برده افراشته
کسانیکه
افروختن
روشن کننده، درخشنده درخشان، مشتعل کننده
پاشیده پراکنده کرده
افزوده
پراکنده، ریخته، پاشیده
روشن کننده، درخشنده، درخشان
روشن کردن، روشن شدن، درخشان شدن، روشن کردن آتش یا چراغ و امثال آن، فروختن، افروزاندن، افروزان، افروختن، فروزیدن
بلند کننده، بالابرنده
افراشتن، گشودن، باز کردن، بستن
کسی که صفرا بر مزاجش غالب شده، زرد شده از غلبۀ صفرا
آراسته نگاشته
بلند ساختن، گشودن
افرازنده بلند کننده، گشاینده، مسدود کننده بند کننده
افروخته
بلند کننده، گشاینده، مسدود کننده
آراسته، نگاشته
قیمت کرده، قیمت شده