جدول جو
جدول جو

معنی اصقار - جستجوی لغت در جدول جو

اصقار(نُ تَ / تِ)
اصقار شمس، تافته گشتن آفتاب. (از منتهی الارب). تافته گردیدن آفتاب، یقال: اصقرت الشمس. (ناظم الاطباء). اصقار شمس، اتقاد و برافروخته شدن آن. (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اوقار
تصویر اوقار
وقرها، سنگینی ها، کنایه از سنگین و باوقار بودن، کنایه از بردباری ها، جمع واژۀ وقر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اصقاع
تصویر اصقاع
صقع ها، ناحیه ها، کرانه ها، گوش های زمین، جمع واژۀ صقع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اصرار
تصویر اصرار
ابرام و پافشاری کردن در کاری، پیوسته دنبال کاری رفتن، در امری پایداری کردن، ایستادگی و ثبات بر کاری
اصرار ورزیدن: اصرار کردن، اصرار داشتن، ایستادگی و پافشاری کردن در امری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اصهار
تصویر اصهار
صهرها، قرابت ها، خویشی ها، شوهر دختر یا شوهر خواهرها، دامادها، جمع واژۀ صهر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اصدار
تصویر اصدار
صادر کردن، فرستادن، بازگردانیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعقار
تصویر اعقار
جمع عقر، آبشخورها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصفار
تصویر اصفار
تهیدستی درویشی خانه به دوشی تهی کردن خانه
فرهنگ لغت هوشیار
جمع وقر، گرانسنگ ها، بارهای گران جمع وقر بارهای گران خروارهاخربارها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افقار
تصویر افقار
گدا کردن وام دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقصار
تصویر اقصار
باز ایستادن، کوتاه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایقار
تصویر ایقار
بار کردن، گرانباری، گرانسنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصقاب
تصویر اصقاب
به تیر رس رسیدن نزدیک گردانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصمار
تصویر اصمار
جمع صمر، لبه ها ترش شدن شیر، گرد آوردن کالا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصهار
تصویر اصهار
داماد کسی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
لبه ها کناره ها، جمع صبر، درنگ ها درنگ کردن درنگیدن، شکیبا گردانیدن، ترش شدن شیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصحار
تصویر اصحار
به بیابان زدن، پهناور شدن
فرهنگ لغت هوشیار
باز گردانیدن، روانه کردن فرستادن، پراکندن باز گردانیدن روانه کردن گسیل داشتن فرستادن، صادر کردن ورقه یا حکم یا ابلاغی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصرار
تصویر اصرار
پافشاری، سماجت کردن در انجام کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصعار
تصویر اصعار
ترشرویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصغار
تصویر اصغار
خرد گردانیدن، خوار داشت، کم گیاهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصقاع
تصویر اصقاع
ناحیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصدار
تصویر اصدار
((اِ))
فرستادن، صادر کردن حکم، بازگردانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اوقار
تصویر اوقار
((اَ یا اُ))
جمع وقر، بارهای سنگین، بار قاطر و اسب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اصهار
تصویر اصهار
به دامادی پیوستن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اصرار
تصویر اصرار
((اِ))
پافشاری کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اصرار
تصویر اصرار
پافشاری، پاپیچی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اصرار
تصویر اصرار
Determinedness, Insistence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اصرار
تصویر اصرار
решимость , настойчивость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اصرار
تصویر اصرار
Entschlossenheit, Beharren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اصرار
تصویر اصرار
рішучість , наполегливість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اصرار
تصویر اصرار
determinacja, nacisk
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اصرار
تصویر اصرار
毅力 , 坚持
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اصرار
تصویر اصرار
determinação, insistência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اصرار
تصویر اصرار
determinazione, insistenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی