اصفاق (نَ پَ) بازگردانیدن چیزی را. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). رد کردن و برگرداندن. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). ادامه... بازگردانیدن چیزی را. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). رد کردن و برگرداندن. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). لغت نامه دهخدا
اصفاق در فراز کردن، فراز آمدن مردم گرد آمدن مردم، پریشان شدن ادامه... در فراز کردن، فراز آمدن مردم گرد آمدن مردم، پریشان شدن تصویر اصفاق فرهنگ لغت هوشیار