جمع واژۀ شوط. (منتهی الارب). جمع واژۀ شوط، بمعنی تک و گشت. و طاف بالبیت سبعه اشواط، یعنی طوف کرد خانه را هفت گشت. (منتهی الارب) (آنندراج). گردش کردن ها. گشتها
جَمعِ واژۀ شوط. (منتهی الارب). جَمعِ واژۀ شوط، بمعنی تک و گشت. و طاف بالبیت ِ سَبْعَه اشواط، یعنی طوف کرد خانه را هفت گشت. (منتهی الارب) (آنندراج). گردش کردن ها. گشتها
خار برآوردن درخت. یقال: اشوکت الشجره اشواکاً (علی الاصل). (منتهی الارب). خاردار بودن درخت یا پرخار بودن آن. (از المنجد). با خار بسیار شدن درخت. (تاج المصادر بیهقی)
خار برآوردن درخت. یقال: اشوکت الشجره اشواکاً (علی الاصل). (منتهی الارب). خاردار بودن درخت یا پرخار بودن آن. (از المنجد). با خار بسیار شدن درخت. (تاج المصادر بیهقی)