جدول جو
جدول جو

معنی اسقام - جستجوی لغت در جدول جو

اسقام
جمع سقم، بیماریها، نادرستی ها بیمار گردانیدن جمع سقم بیماریها مرضها. بیمار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
اسقام
سقم ها، مرض ها، بیماری ها، مقابل صحت ها، نادرستی ها، جمع واژۀ سقم
تصویری از اسقام
تصویر اسقام
فرهنگ فارسی عمید
اسقام
((اِ))
بیمار کردن
تصویری از اسقام
تصویر اسقام
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آتش کاو آهنین محش محشه سیخی که در تون حمام و تنور نانوایی بکار میرود کفچه آتشدان چمچه کمچه آتش کش بیلچه خاک انداز. زین و یراق اسب ساز و برگ اسب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارقام
تصویر ارقام
جمع رقم، خطها، نوشته ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازقام
تصویر ازقام
فرو خوراندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسطام
تصویر اسطام
آتش کاو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسجام
تصویر اسجام
روان شدن اشک اشک ریختن شاریدن
فرهنگ لغت هوشیار
گردن نهادن، دین پذیرفتن، فرمانبرداری، به آشتی درآمدن، پیشرس خری، نام دینی است که بنیاد گذار و آورنده آن محمد بن عبدالله ص است، آشتی گردن نهادن فرمان بردن، یله کردن فرو گذاردن باز گشتن، پذیرفتن دینی (بطور عموم)، پذیرفتن شریعت محمد بن عبدالله ص، دین محمد بن عبدالله ص. تسلیم شدن، داخل شدن در صلح وآشتی، نام یکی از مذاهب عمده که در 116 میلادی توسط حضرت محمدبنعبدالله (ص) رواج پیدا کرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسقان
تصویر اسقان
جمع سقن، کمرهای باریک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسقال
تصویر اسقال
لاتینی تازی شده پیاز دشتی پیاز موش پیاز کوهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسقاط
تصویر اسقاط
جمع سقط، متاع ورختهای پست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسقاد
تصویر اسقاد
لاغر کردن اسب فربه را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسقاب
تصویر اسقاب
نزدیک آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسقاء
تصویر اسقاء
آب دادن، آب خورانیدن، نوشاندن سیراب کردن، آک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
جمع سهم، بون ها در تازی به جای اسهام گفته میشود پشک انداختن، بسیار سخنی سخن دراز کردن جمع سهم بهره ها بخشها. توضیح در عربی جمع سهم بمعنی بهره (اسهم) آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسنام
تصویر اسنام
بالا رفتن دود، افرازه یابی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسلام
تصویر اسلام
(پسرانه)
دین پیروان محمد (ص)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اعقام
تصویر اعقام
نازا کردن سترونیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقسام
تصویر اقسام
جمع قسم، جزها، درجه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایقام
تصویر ایقام
چیره شدن، خوار داشت، باز داشت خواسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استام
تصویر استام
ستام، دهنه، لگام، سر افسار، آنچه از ساز و برگ اسب که با طلا و نقره و جواهر زینت داده باشند، برای مثال به فرش و اسب و استام و خزینه / چه افرازی چنین ای خواجه سینه (ناصرخسرو - ۳۵۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسقاط
تصویر اسقاط
افکندن، انداختن، خطا کردن در سخن، ساقط شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقسام
تصویر اقسام
قسم ها، بخش ها، بهره ها، نصیب ها، جمع واژۀ قسم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسقاط
تصویر اسقاط
سقط ها، پاره آجر ها، دشنام ها، فضیحت ها، رسوایی ها، فرومایگان، جمع واژۀ سقط
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استام
تصویر استام
سیخ فلزی دراز که با آن در تون حمام یا تنور نانوایی آتش را زیر و رو می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارقام
تصویر ارقام
جمع رقم، خط ها، نوشته ها، اجناس، مجموع چند بخش از کالا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استام
تصویر استام
((اُ))
زین و یراق اسب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استام
تصویر استام
((اِ))
سیخی که در تون حمام و تنور نانوایی به کار می رود، کفچه آتشدان، آتش کش، بیلچه، خاک انداز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسهام
تصویر اسهام
جمع سهم، بهره ها، بخش ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسلام
تصویر اسلام
((اِ))
تسلیم شدن، فرمان بردن، دینی که محمدبن عبدالله (ص) آورد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسقاط
تصویر اسقاط
((اِ))
جمع سقط، کالاهای بد، دور انداختنی ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسقاط
تصویر اسقاط
((اِ))
افکندن، انداختن، حذف کردن، از قلم انداختن، فرسودگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اقسام
تصویر اقسام
((اَ))
جمع قسم، سوگندها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اقسام
تصویر اقسام
((اِ))
سوگند دادن، قسم دادن
فرهنگ فارسی معین