جدول جو
جدول جو

معنی استشمام - جستجوی لغت در جدول جو

استشمام
بو کشیدن، بوئیدن، بو یافتن از چیزی، استشمام کردن
تصویری از استشمام
تصویر استشمام
فرهنگ لغت هوشیار
استشمام
بو کردن، بوییدن
تصویری از استشمام
تصویر استشمام
فرهنگ واژه فارسی سره
استشمام
((اِ تِ))
بو کردن، بوییدن، دریافتن
تصویری از استشمام
تصویر استشمام
فرهنگ فارسی معین
استشمام
بو کشیدن، بوییدن
تصویری از استشمام
تصویر استشمام
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از استرمام
تصویر استرمام
واسازی خواستن (وا سازی مرمت) واساز خواهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استعمام
تصویر استعمام
دستار نهادن، دستار خواهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استهمام
تصویر استهمام
دلسوزی اندوه دیگران خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استتمام
تصویر استتمام
پایان خواهی به سر آوردن رسا کردن بپایان بردن بسر آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استذمام
تصویر استذمام
زشتکاری نکوهیده کاری نکوهیدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استحمام
تصویر استحمام
بگرمابه رفتن، آب گرم گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استحمام
تصویر استحمام
خودشویی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از استحمام
تصویر استحمام
به حمام رفتن و خود را شستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استحمام
تصویر استحمام
((اِ تِ))
به حمام رفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استتمام
تصویر استتمام
((اِ تِ))
به پایان بردن، به سر آوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استمام
تصویر استمام
پیشوا گرفتن، به مادری برگزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
سوگند خواهی، بهره خود خواستن سوگند خوردن خواستن در خواست قسم خوردن کردن، بخش کردن خواستن (از تیره های قمار و غیره)، تفاءل و تطیر بتیرهای بی پر در نزد عرب در دوران جاهلیت، بهره و نصیب خود خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استفهام
تصویر استفهام
پرسیدن چیزی جهت آگاه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
در زنهارآمدن، زنهار خواستن، استوانیدن (استوانی اعتماد) زینهار خواستن زنهار خواستن امان طلبیدن بزنهار کسی در آمدن، در امان آمدن خواستن، پناه بردن به، حالت کسی که مال غیر بطور مشروع نزد او باشد
فرهنگ لغت هوشیار
زینهار خواستن زنهار خواستن امان طلبیدن بزنهار کسی در آمدن، در امان آمدن خواستن، پناه بردن به، حالت کسی که مال غیر بطور مشروع نزد او باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استیمار
تصویر استیمار
مشورت کردن خواستن با یکدیگر رای زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استیضام
تصویر استیضام
ستمگری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استلهام
تصویر استلهام
نوید خواهی (نوید الهام)، به دل گذشتن
فرهنگ لغت هوشیار
بایستگی ناگزیری، چسبیدگی، همراه داشتن همراه گرفتن همراه داشتن، لزوم وجوب ضرورت لازم شدگی بهم چسبیدگی، جمع استلزامات. یا استلزام عقلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استلحام
تصویر استلحام
فراخراه جستن، فراخ شدن
فرهنگ لغت هوشیار
رسایی خواستن، نیکو فرجامی کمال خواستن طلب تمامی کردن، کامل کردن تمام کردن، نیکو کردن بحال نیکو در آوردن،جمع استکمالات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استکرام
تصویر استکرام
گرامی خواست گرامی خواستن، گرامی یافتن، بزرگواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استکتام
تصویر استکتام
پوشیده گری، سرپوش نهادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استشهاد
تصویر استشهاد
حاضر آمدن، خواستن، بگواهی خواندن، گواهی خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استشهاء
تصویر استشهاء
ورنخواهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استشفان
تصویر استشفان
انبان دریدگی، تکیدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استشفاف
تصویر استشفاف
ترا پدید خواهی (ترا پدید شفاف)، آن سوی دیدن
فرهنگ لغت هوشیار
پا در میانی خواستن، میانجگری پایمرد خواستن خواهشگر جستن بخواهش بر انگیختن شفاعت خواستن طلب شفاعت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استشعار
تصویر استشعار
تر سیدن در دل
فرهنگ لغت هوشیار
خورای شناسی: خورای شناس شدن تحقیق در ادبیات علوم آداب و رسوم شرقیان از طرف دانشمندان مغرب زمین شرق شناسی خاورشناسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استشراء
تصویر استشراء
کار دشواری، خشمگین شدن ستیهیدن
فرهنگ لغت هوشیار