معنی استجمام
- استجمام
- باگیاه شدن زمین، بسیار خشمناک گردیدن. (منتهی الارب). خشم گرفتن بر. بسیار خشمناک شدن، موی زهار به آهن ستردن. (از منتهی الارب). عانه بستردن. (زوزنی). زهار تراشیدن. ستردن موی عانه و جز آن. ازالۀ موی و غیر آن از مواضعی که ازالۀ آن ضرور است
