- استشفا
- شفا خواستن، تندرستی خواستن، شفا طلبیدن، طلب شفا کردن، درمان خواستن، بهبود رهاندن، شکمروش طلب شفا کردن، شفا جستن شفا خواستن بهبود خواستن
معنی استشفا - جستجوی لغت در جدول جو
- استشفا
- شفا خواستن، طلب شفا کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
انبان دریدگی، تکیدگی
ترا پدید خواهی (ترا پدید شفاف)، آن سوی دیدن
پا در میانی خواستن، میانجگری پایمرد خواستن خواهشگر جستن بخواهش بر انگیختن شفاعت خواستن طلب شفاعت کردن
شفاعت خواستن، طلب شفاعت کردن
تمامی حق را گرفتن، تمام فرا گرفتن، تمام باز ستدن، طلب تمام چیزی را کردن، شغل و وظیفه مستوفی حساب، تصفیه مالیات، انتفاع و بهره بردن از کار یا مال غیر با اجازه او. یا دیوات استیفا. اداره ای که مستوفیان و محاسبان در آن بکار مشغول بودند داراستیفا
کفایت کردن خواستن کار گزاری خواستن
سرگشته یافتن، سرگشتگی
طلب عفو کردن عفو خواستن طلب بخشش کردن، خواهش رهایی از کار و خدمت کردن تقاضای معافیت از خدمت اداری کردن
ناب جستن، یکدله خواستن (یکدله دوست بی نفاق و صافی)، پالیدن
پنهان شدن، پنهان گشتن، پوشیده داشتن پنهان شدن، نهان گشتن، پوشیده گردیدن، پوشیده داشتن نهان داشتن
کناره گیری
پنهان شدن، پنهان کردن
درخواست کناره گیری از کار و شغل، کناره گیری کردن از کار و شغل، طلب عفو کردن، عفو خواستن
کفایت خواستن
گرفتن همۀ اموال کسی
حق یا مال را به طور کامل گرفتن، کاری را به طور کامل انجام دادن، حق چیزی را ادا کردن، شغل و وظیفۀ مستوفی، حساب مالیات، در علوم ادبی ادا کردن حق مطلب به نحو احسن
Resignation
отставка
Rücktritt
відставка
rezygnacja
renúncia
dimissione
renuncia
démission
ontslag
pengunduran diri
إعادة النّشر
इस्तीफा