معنی استکفا - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با استکفا
استیفا
استیفا
تمامی حق را گرفتن، تمام فرا گرفتن، تمام باز ستدن، طلب تمام چیزی را کردن، شغل و وظیفه مستوفی حساب، تصفیه مالیات، انتفاع و بهره بردن از کار یا مال غیر با اجازه او. یا دیوات استیفا. اداره ای که مستوفیان و محاسبان در آن بکار مشغول بودند داراستیفا
فرهنگ لغت هوشیار
استکفاف
استکفاف
دست پیش کسی دراز کردن، گرد آمدن چنبره زدن، پیچیده شدن: موی
فرهنگ لغت هوشیار
استکفاء
استکفاء
کفایت خواستن، بسنده گری، کار گزار خواستن کفایت کردن، خواستن کار گزاری خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
استشفا
استشفا
شفا خواستن، تندرستی خواستن، شفا طلبیدن، طلب شفا کردن، درمان خواستن، بهبود رهاندن، شکمروش طلب شفا کردن، شفا جستن شفا خواستن بهبود خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
استعفا
استعفا
طلب عفو کردن عفو خواستن طلب بخشش کردن، خواهش رهایی از کار و خدمت کردن تقاضای معافیت از خدمت اداری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
استصفا
استصفا
ناب جستن، یکدله خواستن (یکدله دوست بی نفاق و صافی)، پالیدن
فرهنگ لغت هوشیار
استخفا
استخفا
پنهان شدن، پنهان گشتن، پوشیده داشتن پنهان شدن، نهان گشتن، پوشیده گردیدن، پوشیده داشتن نهان داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.