جدول جو
جدول جو

معنی استرار - جستجوی لغت در جدول جو

استرار
(اِ تَ)
نام غله ایست که آنرا مرجمک نیز گویند و به تازی عدس خوانند. (جهانگیری)
لغت نامه دهخدا
استرار
از دانه های خوردنی مرجمک هم آوای مردمک دانژه
تصویری از استرار
تصویر استرار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از استردار
تصویر استردار
قاطرچی، کسی که قاطر دارد و با قاطر بار یا مسافر حمل و نقل می کند، قاطردار، استروان، قاطربان، استربان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استوار
تصویر استوار
محکم، پایدار، پابرجا، سخت، برای مثال تا نکنی جای قدم استوار / پای منه در طلب هیچ کار (نظامی۱ - ۷۰)
راست و درست، امین، مورد اعتماد،
در امور نظامی درجه داری که دارای درجه ای بالاتر از گروهبان یکم و پایین تر از ستوان سوم است
استوار داشتن: برقرار داشتن، اطمینان داشتن، باور داشتن، امین شمردن
استوار ساختن (کردن): محکم کردن، تایید کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استقرار
تصویر استقرار
چیزی یا کسی را در جایی ثابت کردن، مستقر شدن، ساکن شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اغترار
تصویر اغترار
مغرور شدن، به غفلت افتادن، فریب خوردن، فریفته شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استراق
تصویر استراق
دزدیدن، کار دیگری را به خود نسبت دادن
استراق سمع: پنهانی گوش دادن به سخن دیگران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استتار
تصویر استتار
پنهان شدن، پوشیدگی، پنهان کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استمرار
تصویر استمرار
ادامه داشتن، پیوستگی، دوام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استتار
تصویر استتار
پنهان کردن چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغترار
تصویر اغترار
فریفته شدن فریب خوردن مغرور شدن، فریفتگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افترار
تصویر افترار
نرم خندیدن، درخشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استراء
تصویر استراء
رای خواهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استدرار
تصویر استدرار
شیرخواستن، پرشیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استحار
تصویر استحار
پگه خوانی خواندن خروس در پگاه (سحر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استرال
تصویر استرال
گوالیدن دراز شدن گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجترار
تصویر اجترار
نشخوار شتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استقرار
تصویر استقرار
استوار و پا بر جا شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استمرار
تصویر استمرار
روان شدن، بر یک روش رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استمار
تصویر استمار
رایخواهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استحرار
تصویر استحرار
پر بار شدن کشت پر بار خواستن کشت، افزونی خون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استسرار
تصویر استسرار
پنهان شدن، کنیزک خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استراق
تصویر استراق
دزدیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استراط
تصویر استراط
فرو خوردن فرو دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استیار
تصویر استیار
پیروی: به روش دیگری رفتن، خواربار داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استوار
تصویر استوار
پایدار، ثابت، متقن، پا برجا، راسخ، متین، محکم، امین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغترار
تصویر اغترار
((اِ تِ))
فریفته شدن، فریب خوردن، مغرور شدن، فریفتگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استراق
تصویر استراق
((اِ تِ))
دزدیدن، دزدیده کاری کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استتار
تصویر استتار
((اِ ت ِ))
پوشیده شدن، پنهان شدن، پنهان کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استوار
تصویر استوار
((اُ تُ))
محکم، پایدار، سخت، مورد اعتماد، امین، درجه ای در ارتش، میان گروهبان و افسریار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استمرار
تصویر استمرار
((اِ تِ))
پیوسته رفتن، همیشه روان بودن، اتصال، پیوستگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استقرار
تصویر استقرار
((اِ تِ))
برقرار کردن، پابرجا شدن، قرار یافتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استمرار
تصویر استمرار
ادامه، پیوستگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از استقرار
تصویر استقرار
برپایی، جایگیری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از استوار
تصویر استوار
Steadfast
دیکشنری فارسی به انگلیسی