معنی استتار - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با استتار
استتار
- استتار
- در پرده شدن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب). در پرده پنهان گردیدن. (غیاث). پوشیده گردیدن. (منتهی الارب). پوشیدگی. اختفاء. تواری، جید خواستن از کسی، جود خواستن از کسی، اسب نیکورو خواستن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
استوار
- استوار
- پایدار، ثابت، متقن، پا برجا، راسخ، متین، محکم، امین
فرهنگ لغت هوشیار