جدول جو
جدول جو

معنی استردار

استردار
قاطرچی، کسی که قاطر دارد و با قاطر بار یا مسافر حمل و نقل می کند، قاطردار، استروان، قاطربان، استربان
تصویری از استردار
تصویر استردار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با استردار

استردار

استردار
استربان. استروان: سیلی دررسید... گله داران بجستند و جان را گرفتند و هم چنان استرداران، و سیل کاروان و استران را درربود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 262)
لغت نامه دهخدا

استندار

استندار
توضیح حکام سلسله پادوسبان طبرستان را بعنوان فوق میخواندند
استندار
فرهنگ لغت هوشیار

اشتردار

اشتردار
شتربان، ساربان، کسی که شتر دارد و با شتر از جایی به جای دیگر بار می برد
اشتردار
فرهنگ فارسی عمید