پشتواره ای جامه پلونده بلغنده (بقچه) هدایت در فرهنگ ناصری می نویسد: (رزمه فارسی است در لغت عربی نیز آورده اند) بوقچه رخت بسته لباس، لنگه بار قماش و اثاثه پشتواره. یا روی رزمه اصطلاحی است که در مورد تفوق و رجحان کسی بر دیگری استعمال شود (نسائم الاسحار 183 ببعد)
پشتواره ای جامه پلونده بلغنده (بقچه) هدایت در فرهنگ ناصری می نویسد: (رزمه فارسی است در لغت عربی نیز آورده اند) بوقچه رخت بسته لباس، لنگه بار قماش و اثاثه پشتواره. یا روی رزمه اصطلاحی است که در مورد تفوق و رجحان کسی بر دیگری استعمال شود (نسائم الاسحار 183 ببعد)
مونث لازم، بر نهاده، خوی گرفته مونث لازم، مقتضی: لازمه این گفته آنست که، مقرون همراه: و از اتفاقات حسنه که لازمه این دولت روز افروزنست بر سر آن قله درختی برآمده بود
مونث لازم، بر نهاده، خوی گرفته مونث لازم، مقتضی: لازمه این گفته آنست که، مقرون همراه: و از اتفاقات حسنه که لازمه این دولت روز افروزنست بر سر آن قله درختی برآمده بود
مونث جازم، حرفی که چون بر فعل درآید حرف آخر آنرا ساکن گرداند. یا حروف جازمه. حروفی که کلمه بعد از خود را جزم دهند (حرکت حرف آخر کلمه را ساقط سازند) و عبارتند از: ل - لا - لم - لما - ان، جمع جوازم
مونث جازم، حرفی که چون بر فعل درآید حرف آخر آنرا ساکن گرداند. یا حروف جازمه. حروفی که کلمه بعد از خود را جزم دهند (حرکت حرف آخر کلمه را ساقط سازند) و عبارتند از: ل - لا - لم - لما - ان، جمع جوازم