جدول جو
جدول جو

معنی ارغال - جستجوی لغت در جدول جو

ارغال
(اَ)
جمع واژۀ رغل
لغت نامه دهخدا
ارغال
(کَ بَ / بِ کُ)
رویانیدن زمین گیاه رغل را: ارغلت الارض. (منتهی الأرب). باسرمق شدن زمین. (تاج المصادر بیهقی).
لغت نامه دهخدا
ارغال
جمع رغل، سبزی ترشی ها درجای خودنهادن، بچه شیردادن، گمراه شدن، ریختن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارغان
تصویر ارغان
(پسرانه)
نام حاجب سلطان محمود غزنوی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ارغام
تصویر ارغام
به خاک انداختن چیزی، کنایه از شکست دادن و خوار کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارذال
تصویر ارذال
رذل ها، فرومایه ها، ناکس ها، پست ها، جمع واژۀ رذل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشغال
تصویر اشغال
مشغول ساختن وسیله ای یا چیزی، به کار گرفتن، کسی را به کار وا داشتن، جایی را تصرف کردن، پیاده کردن نیروی نظامی در شهر یا اراضی کشور دیگر به قصد تصرف دائم یا موقت، مشغول مثلاً خط اشغال است، دوباره تماس می گیرم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشغال
تصویر اشغال
شغل ها، کارها، پیشه ها، جمع واژۀ شغل
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
کلمه لاتینی، یکی از صور فلکی، المحراب، الببغاء، المجمره، آتشدان، (ابوریحان)
لغت نامه دهخدا
ریزش اشک، راه افتادن آب دهان، چکیدن روغن ازگوشت بریان، بانگ برداشتن، پراکنده شدن شتران، به پوستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایغال
تصویر ایغال
تند راه رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
جمع وغل، ناخواندگان خود مهمانان، پناهگاه ها، سست کاران، به خود بندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انغال
تصویر انغال
تباهی پراکنی سخن چینی تباهاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امغال
تصویر امغال
شیر به شیر زاییدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازغال
تصویر ازغال
آب ریختن آبگونه ریختن، دانه رسانیدن، خون جهیدن، شیردادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارمال
تصویر ارمال
چوبیست که بدارچین سیاه ماند و بوی خوش دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارغاب
تصویر ارغاب
جوی آب، رودخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادغال
تصویر ادغال
جمع دغل، فسادها، تباهیها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارذال
تصویر ارذال
جمع رذل فرومایگان ناکسان دونان خسیسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارحال
تصویر ارحال
شتر پروردن، رام کردن شتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارجال
تصویر ارجال
فروگذاشتن، مولش دادن (مولش مهلت)، پیاده گردانیدن فرودکشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارغاث
تصویر ارغاث
نیزه بازی، شیرآوردن شیردار شدن، شیر دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارسال
تصویر ارسال
فرستادن، گسیل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارفال
تصویر ارفال
خرامیدن، دامن کشان گذشتن، فروهشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارغاو
تصویر ارغاو
جوی آب رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارغام
تصویر ارغام
بخاک مالیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارغاف
تصویر ارغاف
تیزنگریستن، به شتاب رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارغاد
تصویر ارغاد
فراخسالی (رودر روی خشکسالی)، خوشگذرانی، فراخروزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارمال
تصویر ارمال
چوبی است شبیه به قرفه و دارچین، بسیار خوشبو که در هند و یمن نیز روید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارغام
تصویر ارغام
((اِ))
به خاک مالیدن، بینی کسی را به خاک مالیدن، خوار کردن، خشم گرفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارغاب
تصویر ارغاب
جوی آب، رود، ارغا، ارغاو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارسال
تصویر ارسال
((اِ))
فرستادن، روانه ساختن، پیک فرستادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارذال
تصویر ارذال
((اَ ذَ یا ذِ))
جمع رذل، فرومایگان، ناکسان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشغال
تصویر اشغال
مشغول ساختن، جایی را تصرف کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارسال
تصویر ارسال
فرستادن
فرهنگ واژه فارسی سره