جدول جو
جدول جو

معنی ارغام

ارغام
به خاک انداختن چیزی، کنایه از شکست دادن و خوار کردن
تصویری از ارغام
تصویر ارغام
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ارغام

ارغام

ارغام
به خاک مالیدن، بینی کسی را به خاک مالیدن، خوار کردن، خشم گرفتن
ارغام
فرهنگ فارسی معین

ارغام

ارغام
بخاک رسانیدن. (غیاث اللغات). بخاک چسبانیدن. بخاک مالیدن. در خاک افکندن چیزی را از دست یا دهان.
لغت نامه دهخدا

ارغام

ارغام
ارغا. (جهانگیری). ارغاو. ارغاب. ارغاف. جوی آب:
فرازش پر از خون چو کوه طبرخون
نشیبش ز اشکم چو ارغام و آغر.
عمعق (از جهانگیری)
لغت نامه دهخدا

اردام

اردام
بر جایی ابر، برگ آوردن درخت، هی کردن هین کردن شتر، خاکریزی (معین) همیشه بودن ساکن و پا بر جا بودن، رام ساختن خاک ریزی کردن
فرهنگ لغت هوشیار