- ارتجا
- امید کردن امید داشتن امیدوار بودن، امیدواری امید رجا. به ارتجال به بدیهه بی درنگ مرتج در حال
معنی ارتجا - جستجوی لغت در جدول جو
- ارتجا
- امید داشتن، امیدوار بودن، امیدواری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بالبداهه سرائیدن
بخشیدن را باز گرفتن، بازگشت
غرش آسمان، تنبیدن
رجز و شعر خواندن
لرزه، لرزیدن، جنبیدن
امید بستن امیدواری امید کردن امید داشتن امیدوار بودن، امیدواری امید رجا
واپسگرایی
لرزیدن، جنبیدن، تپیدن
بازگشتن به حال اول، برگشتن، کنایه از ضدیت و مخالفت با تجدد جامعه و تمایل به اوضاع قدیمی
بی اندیشه و بی تامل سخن یا شعر گفتن، بالبداهه گفتن
استوانیدن (استوانی اعتماد)
برشدن برآمدن بالارفتن، برکشیدن بالابردن با رفتن بر با رفتن به با بر شدن، بر رفتن بلند بر آمدن پرشدن، صعود، آنست که شاعر صفتی آغاز کند و به مراتب با رود: (در سراب افتد اگر یک قطره خون از لبت چشمه را آب حیاتش زاید و خیزد نبات) یا قانون نشوء و ارتفاء. قانون تکامل (نظریه داروین)
پسندیدن، خرسندی، برگزیدن پسندیدن خشنود کردن، اختیار کردن گزیدن بر گزیدن
رشوه ستدن، رشوت ستاندن، رشوه گرفتن، رشوه خوردن، پارک گیری، بدگند گیری
پیشرفت
پناه بردن پناه جستن پناهیدن، (التجا بسایه دیواری کردم) (گلستان)، پناه
برق آسمانی، رعد و برق، برای مثال شه نشسته به پشت فیل چو ابر / انکره زر چو ارتجک در دست (فریدالدین احول- مجمع الفرس - ارتجک)
خشنود و خرسند شدن، رضایت
پناه بردن، پناهنده شدن، پناه گرفتن
پیشرفت، ترقی، به پایۀ بالاتر رسیدن
رشوه گرفتن، رشوه خوردن، رشوه خواری
Preferment
повышение
Beförderung
підвищення
promoção