- اربعین
- چله، چهلم
معنی اربعین - جستجوی لغت در جدول جو
- اربعین ((اَ بَ))
- چهل، چهلم، چله، چهل روزی که صوفیان در گوشه ای نشسته به ریاضت و عبادت پردازند، چهلمین روز درگذشت شخص، چهل روز بعد از روز عاشورا، بیستم ماه صفر
- اربعین
- روز چهلم شهادت حسین بن علی (ع)
روز چهلم درگذشت کسی
در تصوف چله
چهل روز
چهل
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چهلمی چله ای منسوب به اربعین آنچه منسوب و مربوط به اربعین است
مونث اربعینی
دو انگشت
حسود، با غیرت
نانی که از آرد ارزن پخته شود
از جانوران ملخ دریایی میگو از گیاهان: بابونه سگ میگو، بابونه سگ
جمع رکن، استون ها، دیوانیان دیوانمردان، جمع ارکان، جمع رکن ستونها. یا اراکین دولت. سران دولت
تثنیه ارنبه پره های بینی
گیاهی است بیابانی برگهایش شبیه برگ ابهل و بلندیش شبیه غلاف لوبیا جا داردتخمهایش سیاه و در طب بکار میرود
یونانی تازی گشته پارسی تازی گشته دارابزین ستناوند تارمی
جمع راکع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
یار دیدگان آنان که یاران پیامبر را دیده اند جمع تابع. تابعان، آنانکه اصحاب رسول صلی الله علیه و آله را دیده باشند
بنگرید به شربین درخت سدر، درخت پسته
کاربیننده، کارشناس، کاردان، ماهر، برای مثال شکر ایزد را که ما را خسرویی ست / کارساز و کاربین و کاردان (فرخی - ۲۶۳)
پخته شده با ارزن مثلاً نان ارزنین
رشکین، دارای رشک وحسد، حسود، باغیرت
اخلاقی که در مردم ترکیب یافته باشد از خوردن و نوشیدن و غیر آن که دفعش ممکن نباشد سرشت، مهرزن، چاپ کننده طبع کننده چاپچی، جمع طابعین
کارشناس، کاردان
جمع متبع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع متبع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
کاردان، کارشناس
شربین، درختی با برگ های پهن که در طب قدیم برای معالجۀ معده و کبد به کار می رفته، درخت نوش
تابع ها، پیروها، پیروی کننده ها، دنبال کننده ها، مطیع ها، تابعی ها، کنایه از تحت تاثیرها، جمع واژۀ تابع
جمع اربعینه
چله نشینی
پدر و مادر رودزایان تثنیه اب والدین پدر و مادر
پایه، پله