جدول جو
جدول جو

معنی تابعین

تابعین((بِ))
جمع تابع، تابعان، آنان که اصحاب رسول را دیده باشند
تصویری از تابعین
تصویر تابعین
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تابعین

تابعین

تابعین
یار دیدگان آنان که یاران پیامبر را دیده اند جمع تابع. تابعان، آنانکه اصحاب رسول صلی الله علیه و آله را دیده باشند
فرهنگ لغت هوشیار

تابعین

تابعین
تابع ها، پیروها، پیروی کننده ها، دنبال کننده ها، مطیع ها، تابعی ها، کنایه از تحت تاثیرها، جمعِ واژۀ تابع
تابعین
فرهنگ فارسی عمید

تابعیه

تابعیه
تاراسی، یاردیده زنی که یار پیامبر را دیده مونث تابعی زنی که صحابه رسول صلی الله علیه و آله را درک کرده باشد
فرهنگ لغت هوشیار

تابعون

تابعون
از تابع پایناکان، یاردیدگان آنان که یاران پیامبر اسلام را دیده اند جمع تابع. تابعان، آنانکه اصحاب رسول صلی الله علیه و آله را دیده باشند
فرهنگ لغت هوشیار

طابعین

طابعین
اخلاقی که در مردم ترکیب یافته باشد از خوردن و نوشیدن و غیر آن که دفعش ممکن نباشد سرشت، مهرزن، چاپ کننده طبع کننده چاپچی، جمع طابعین
فرهنگ لغت هوشیار

تابعیت

تابعیت
پیروی کردن، اطاعت کردن، از افراد یک کشور و دولت بودن
تابعیت
فرهنگ فارسی معین