جدول جو
جدول جو

معنی اذعار - جستجوی لغت در جدول جو

اذعار
(چَ)
ترسانیدن. (منتهی الارب). ترساندن. تخویف. تهدید، زن کژشرم، ناقه ای که رخت و بار آن کج شده باشد. مؤنث: ذقناء. ج، ذقن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اشعار
تصویر اشعار
آگاه کردن، آگاهی دادن، خبر دادن، آگاهانیدن
اشعار داشتن (کردن): خبر دادن، باخبر کردن، آگاه کردن، آگاهی داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اذکار
تصویر اذکار
یاد کسی آوردن، یادآوری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اذکار
تصویر اذکار
ذکرها، یادها، آوازه ها، دعاها، نماز ها، ورد ها، جمع واژۀ ذکر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اذعان
تصویر اذعان
اقرار کردن، گردن نهادن، اقرار، اعتراف، فرمانبرداری، اطاعت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسعار
تصویر اسعار
سعرها، نرخ های چیزهایی که فروخته شود، جمع واژۀ سعر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشعار
تصویر اشعار
شعرها، سخنان منظوم، کلامهای موزون، جمع واژۀ شعر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعذار
تصویر اعذار
عذرها، بهانه ها، عادتهای ماهیانه، جمع واژۀ عذر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعذار
تصویر اعذار
عذر آوردن، بهانه کردن، عذر خواستن، ترساندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اذخار
تصویر اذخار
ادخار، پس انداز کردن، ذخیره کردن، اندوختن
فرهنگ فارسی عمید
(نَ بَ)
آگاهی و اطلاع دادن. (فرهنگ نظام). اشعره الامر، آگاهانید وی را از آن کار و کذا اشعره بالامر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا
(اِ بِ)
درویش و نیازمند شدن و سپری گردیدن توشه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نیازمند و بی توشه گردیدن و از آن است: یالعکل اکبراً و امعارا. (از اقرب الموارد). درویش شدن. (تاج المصادر بیهقی).
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ شعر. نظمها. بیتها. (از فرهنگ نظام).
لغت نامه دهخدا
تصویری از اسعار
تصویر اسعار
ارزها، نرخها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اذمار
تصویر اذمار
جمع ذمر، دلیران، زیرکان، یاوران: یاری دهندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اذکار
تصویر اذکار
دعاها، وردها، ج ذکر
فرهنگ لغت هوشیار
گردن نهادن خستو شدن، پذیرفتن، فرمانبرداری، رام شدن فروتنی اقرار اعتراف اقرار کردن خستو شدن قبول کردن پذیرفتن شناختن گردن نهادن رام شدن فروتنی نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایعار
تصویر ایعار
به دشواری افتادن گرفتار شدن، کم چیز گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اذخار
تصویر اذخار
پس انداز کردن پس انداز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوعار
تصویر اوعار
جمع وعر، دشوارها بیمزای ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصعار
تصویر اصعار
ترشرویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشعار
تصویر اشعار
جمع شعر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابعار
تصویر ابعار
جمع بعر، پشکل ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعذار
تصویر اعذار
بهانه گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
سپری شدن توشه، کم شدن مو، کم گیاه شدن زمین، بی توشگی، تنگدست شدن، کم شدن پر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابعار
تصویر ابعار
جمع بعر، پشکل ها، سرگین ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اذکار
تصویر اذکار
((اَ))
جمع ذکر، یاد کردن ها، وردها، دعاها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اذعان
تصویر اذعان
((اِ))
اقرار کردن، گردن نهادن، فروتنی کردن، فرمانبرداری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسعار
تصویر اسعار
جمع سعر، نرخ ها، قیمت ها، ارزها (پول بیگانه)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشعار
تصویر اشعار
جمع شعر، موها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشعار
تصویر اشعار
((اِ))
آگاه کردن، خبر دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشعار
تصویر اشعار
جمع شعر، چامه ها، شعرها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعذار
تصویر اعذار
عذر آوردن، پوزش خواستن، پوزش، عذر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اذکار
تصویر اذکار
((اِ))
دعا خواندن، یاد کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشعار
تصویر اشعار
سروده ها
فرهنگ واژه فارسی سره