- اذاه
- رنج آزار
معنی اذاه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع ذمام و جج. ذمه حقوق حرمتها آبروها
جمع ذلیل، نرم دلان، خواران خوارشدگان، جمع ذلیل ذلیل شدگان خوار شدگان خواران،جمع ذلول نرم شوندگان نرم دن
دامن دار کردن، فروهشتن دامن
چشاندن اذاقت
نره
آشکار کردن پراکندن (پیام و آگاهی) آشکار کردن فاش ساختن پراکندن
تاراج، گذرانیدن آب کردن گداختن گدازاندن آب کردن ذوب کردن گداختن گدازانیدن، غارت کردن، نیکو کردن کار خود را
بانگ نماز
آبگیر تالاب
دیر، درنگ، آهستگی، بردباری، سنگینی
خاشاک در چشم یا در جام می
آگاه کردن، خبر دادن، خبر دادن از وقت نماز
کلمات مخصوصی به زبان عربی که در ساعات معیّن برای فراخواندن مردم به نماز با آواز بلند ادا می شود
پست ها، خوار ها، جمع واژۀ ذلیل، رام ها، مطیع ها، جمع واژۀ ذلول
چون برای آن که پس ناگاه رنجه کردن، رنجه شدن، رنجش
محاذات در فارسی: رو در رویی روبا رویی
پاداش دادن