جدول جو
جدول جو

معنی اذاعه

اذاعه(رَ / رِ)
آشکار کردن. آشکارا کردن. (غیاث اللغات). فاش کردن (چنانکه خبر را). پراکنده کردن (چنانکه خبری را). اظهار. اشاعه (خبر را). انتشار.
- اذاعۀ سرّ خود، یابسرّ خود، فاش کردن راز خویش و آشکار و ظاهرکردن آن، یا ندا دردادن بدان در مردم.
، مرد دراز یا عام است، شتر مادۀ کلانسال. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا