جدول جو
جدول جو

معنی اخم - جستجوی لغت در جدول جو

اخم
چین و شکنی که هنگام نارضایتی، عصبانیت یا فکر کردن بر پیشانی و ابرو می افتد، ترش رویی، تندرویی، سخت رویی، عبس، عبوس، تجهّم
اخم کردن: چین و شکن انداختن بر پیشانی و ابرو هنگام نارضایتی، عصبانیت یا فکر کردن
اخم و تخم: خشم همراه با ترش رویی
تصویری از اخم
تصویر اخم
فرهنگ فارسی عمید
اخم(اَ)
چین و شکنج که بر رو و پیشانی افتد. (بهار عجم). چین پیشانی و ابرو. (غیاث اللغات) :
میکند نازک دلان را صحبت بدخو ملول
فرد را چین بر جبین از اخم روی مسطرست.
ملاطغرا.
- اخم کردن، قطب. تقطیب. آژنگ افکندن میان دو ابروی و ترش کردن روی. خشم گرفتن. عبوس، گنده شدن گوشت. گندا شدن گوشت. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
اخم
چینهای ابرو و پیشانی
تصویری از اخم
تصویر اخم
فرهنگ لغت هوشیار
اخم
اخمه، آژنگ، ترشرویی، درهم کشیدگی ابرو از اوقات تلخی و بدحالی
اخم کسی توی هم بودن: عبوس بودن، ترشرو بودن
تصویری از اخم
تصویر اخم
فرهنگ فارسی معین
اخم
آژنگ، بدخویی، ترشرویی، عبس
فرهنگ واژه مترادف متضاد
اخم
عبوسٌ
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به عربی
اخم
Scowl
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به انگلیسی
اخم
froncer les sourcils
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به فرانسوی
اخم
cipiglio
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
اخم
хмурить
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به روسی
اخم
Stirnrunzeln
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به آلمانی
اخم
насуплене обличчя
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به اوکراینی
اخم
grymas
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به لهستانی
اخم
皱眉
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به چینی
اخم
ভ্রু কুচকানো
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به بنگالی
اخم
غصہ
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به اردو
اخم
ceño fruncido
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
اخم
mrembo wa uso
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به سواحیلی
اخم
kaş çatma
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
اخم
찡그림
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به کره ای
اخم
しかめっ面
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به ژاپنی
اخم
carranca
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به پرتغالی
اخم
गुस्से में चहरा
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به هندی
اخم
kerut dahi
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
اخم
ขมวดคิ้ว
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به تایلندی
اخم
fronsen
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به هلندی
اخم
קמץ פנים
تصویری از اخم
تصویر اخم
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اخمو
تصویر اخمو
کسی که اخم کند و چین بر ابرو انداخته و روی خود را درهم بکشد، ترش رو، روترش، بداخم، عابس، عبوس، عبّاس، بداغر، گره پیشانی، اخم رو، تندرو، تیموک، دژبرو، سخت رو، زوش، متربّد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخمص
تصویر اخمص
قسمتی از کف پا، بین پنجه و پاشنه، که به زمین نمی رسد
فرهنگ فارسی عمید
(اَ مَ / مِ)
چین و شکنج. (بهار عجم) (غیاث) ، فحش گفتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (منتهی الارب) ، بسیار بیضه کردن ملخ. کر بسیار گذاشتن ملخ. بسیاربیضه گردیدن جراد. (منتهی الارب) ، بسیارنبات شدن چراگاه، دراز شدن زمانه بر کسی: اخنی الدهر علیه، فساد آوردن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اخمر
تصویر اخمر
سیامست مست تر، دژم تر (دژم خمار)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخمص
تصویر اخمص
کف پا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخمو
تصویر اخمو
ترشرو همیشه اوقات تلخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخمه
تصویر اخمه
چین و شکنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخمو
تصویر اخمو
ترشرو، بداخلاق
فرهنگ فارسی معین