جدول جو
جدول جو

معنی اخم

اخم
اخمه، آژنگ، ترشرویی، درهم کشیدگی ابرو از اوقات تلخی و بدحالی
اخم کسی توی هم بودن: عبوس بودن، ترشرو بودن
تصویری از اخم
تصویر اخم
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اخم

اخم

اخم
چین و شکنی که هنگام نارضایتی، عصبانیت یا فکر کردن بر پیشانی و ابرو می افتد، تُرش رویی، تُندرویی، سَخت رویی، عَبَس، عُبوس، تَجَهُّم
اخم کردن: چین و شکن انداختن بر پیشانی و ابرو هنگام نارضایتی، عصبانیت یا فکر کردن
اخم و تخم: خشم همراه با ترش رویی
اخم
فرهنگ فارسی عمید