جدول جو
جدول جو

معنی اخراف - جستجوی لغت در جدول جو

اخراف(عَ / عِ نَ نِهْ)
خرف و فرتوت گردانیدن.
لغت نامه دهخدا
اخراف
تباه خردی در پیری، درآمدن، آشکار کردن، بره آوردن بره زادن در پاییز
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اشراف
تصویر اشراف
شریف ها، شرافتمندها، بزرگوارها، بلندقدرها، جمع واژۀ شریف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسراف
تصویر اسراف
زیاده روی کردن در مصرف چیزی، از حد درگذشتن در انجام کاری، زیاده روی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخلاف
تصویر اخلاف
وعدۀ دروغ دادن، خلاف کردن در وعده، جایگزین کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخفاف
تصویر اخفاف
سم ها، ناخن ضخیم و مقاوم گروهی از پستانداران گیاهخوار مانند گاو، گوسفند، اسب، استر، الاغ و امثال آن، پای انسان، سمج، سوراخ، گودال، جایی که در کوه یا زیر زمین برای جا دادن گوسفندان درست می کردند، آغل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشراف
تصویر اشراف
بالای بلندی ایستادن و از بالا به زیر نگریستن، مسلط شدن بر چیزی از بالا، دیده ور شدن، واقف شدن بر امری، دیده وری، رتبه یا منصبی بوده از دورۀ غزنویان تا عهد مغول، در تصوف اطلاع بر سر یا ضمیر کسی، فکر و اندیشۀ کسی را دریافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
بیرون کردن کسی از محل کارش، بیرون کردن، کسی که از جایی بیرون شده باشد، اخراج شده، هزینه، خرج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اطراف
تصویر اطراف
طرف ها، سوها، جهت ها، ناحیه ها، اطراف ها، مقدار ها، مرز ها، جمع واژۀ طرف، طرف ها، چشم ها، سوها، جهتها، بهره ها، فایده ها، کمربندها، جمع واژۀ طرف
فرهنگ فارسی عمید
جمع شریف، مردان، بزرگ قدر، اعیان، بزرگواران بلند شدن، بر جای خاستن، بر بالای بلندی شدن، بالا رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقراف
تصویر اقراف
به بدی یاد کردن، واگیری (سرایت بیماری)، درآمیختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعراف
تصویر اعراف
جاها و مکانهای مرتفع و بلند، نام یکی از سوره های قرآن مجید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطراف
تصویر اطراف
جمع طرف، کناره ها و گوشه ها
فرهنگ لغت هوشیار
باز گردانیدن چیزی، اصراف شاعر در شعر، اصراف از چیزی ورد کردن آن وراندن آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسراف
تصویر اسراف
به لغت سزیانی، عبد، بنده وبیهوده خرج کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخلاف
تصویر اخلاف
جمع خلف، جانشینان باز پسینان بازماندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخیاف
تصویر اخیاف
مردمان، برادران مادری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخراق
تصویر اخراق
سر گشتگی از ترس، هاژی، به کویر رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخصاف
تصویر اخصاف
شتافتن، برگ پوشی برهنگی را با برگ پوشاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخفاف
تصویر اخفاف
سبکباری سبک کردن خوار کردن سرزنش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارخاف
تصویر ارخاف
شل کردن خاز (خمیر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخراب
تصویر اخراب
خراب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
جمع خرج، خراج بیرون کردن بیرون کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخراس
تصویر اخراس
گنگ شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسراف
تصویر اسراف
((اِ))
از حد گذشتن، زیاده روی، ولخرجی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
((اِ))
بیرون کردن، بیرون کشیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اخفاف
تصویر اخفاف
جمع خف، کف پای شتر، سم شترمرغ، کفش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشراف
تصویر اشراف
((اِ))
از بالا به زیر نگریستن، نزدیک شدن، وقوف بر امری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اطراف
تصویر اطراف
جمع طرف، کناره ها گوشه ها، پیرامون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اخلاف
تصویر اخلاف
جمع خلف، جانشینان، بازماندگان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسراف
تصویر اسراف
ریخت و پاش، بد دستی، هدر دادن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اطراف
تصویر اطراف
پیرامون، کناره ها، سوی ها، گوشه ها، کناره ها، گوشه ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
راندن، کنارگزاری، بیرون کردن، بیرون فرستادن، برونکرد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اخلاف
تصویر اخلاف
جانشینان، پس آیندگان، پسینیان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اشراف
تصویر اشراف
توان گران، بزرگان، بزرگواران، بلندپایگان
فرهنگ واژه فارسی سره