معنی اخراج - فرهنگ واژه فارسی سره
معنی اخراج
- اخراج
- راندن، کنارگزاری، بیرون کردن، بیرون فرستادن، برونکرد
تصویر اخراج
فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با اخراج
اخراج
- اخراج
- بیرون کردن کسی از محل کارش، بیرون کردن، کسی که از جایی بیرون شده باشد، اخراج شده، هزینه، خرج
فرهنگ فارسی عمید