معنی اخفاف اخفاف سم ها، ناخن ضخیم و مقاوم گروهی از پستانداران گیاهخوار مانند گاو، گوسفند، اسب، استر، الاغ و امثال آن، پای انسان، سمج، سوراخ، گودال، جایی که در کوه یا زیر زمین برای جا دادن گوسفندان درست می کردند، آغل تصویر اخفاف فرهنگ فارسی عمید
اخفاق اخفاق غنودن، افت ستاره، ناکامی، کم شدن دارایی بی مراد باز گشتن جوینده ماء یوس شدن، غزا کردن و غنیمت نیافتن فرهنگ لغت هوشیار