جدول جو
جدول جو

معنی اخراد - جستجوی لغت در جدول جو

اخراد
(عَ / عِ)
خاموش شدن (از خواری نه از حیاء).
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اخشاد
تصویر اخشاد
(پسرانه)
نام پادشاه فرغانه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اطراد
تصویر اطراد
فرمان طرد دادن، به راندن کسی فرمان دادن، دور کردن و راندن کسی را
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایراد
تصویر ایراد
وارد ساختن، چیزی بر کسی وارد کردن، بیان کردن، بهانه، خرده گیری، عیب، نقص
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اطراد
تصویر اطراد
دنبال هم شدن کار، در پی یکدیگر آمدن، از پی هم شدن کاری یا امری، در ادبیات در فن بدیع آوردن نام ها و لقب های ممدوح یا نام های پدران او به ترتیب و بدون واسطۀ لفظ دیگر مانند این شعر، برای مثال ترتیب ملک و قاعدۀ دین و رسم داد / عبدالحمید احمد عبدالصمد نهاد (ابوالفرج دونی - ۵۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افراد
تصویر افراد
فردها، یگانه ها، بی همتاها، بی نظیرها، انسان ها، شخص ها، تک ها، تنهاها، خالی ها، جمع واژۀ فرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
بیرون کردن کسی از محل کارش، بیرون کردن، کسی که از جایی بیرون شده باشد، اخراج شده، هزینه، خرج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوراد
تصویر اوراد
وردها، ذکرها، دعاها، جمع واژۀ ورد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افراد
تصویر افراد
جمع فرد، تنها و طاق و ضد زوج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایراد
تصویر ایراد
در آوردن، ذکر نمودن، بیان کردن، فرود آوردن، وارد ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوراد
تصویر اوراد
دعا و ذکرها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابراد
تصویر ابراد
آب خنک دادن، سست گرداندن، خنکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغراد
تصویر اغراد
تو گلو خواندن شاد خواندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکراد
تصویر اکراد
پارسی تازی شده، جمع کرد، کردان جمع کرد (کردی)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع قرد، کپیان (کپی بوزیته) کپیکان پارسا نمایی، مرده نمایی، در سخن ماندن، آرمیدن، خوار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخراس
تصویر اخراس
گنگ شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
جمع خرج، خراج بیرون کردن بیرون کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخراب
تصویر اخراب
خراب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخماد
تصویر اخماد
آرمیدن، خاموش شدن، خاموش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تباه خردی در پیری، درآمدن، آشکار کردن، بره آوردن بره زادن در پاییز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخراق
تصویر اخراق
سر گشتگی از ترس، هاژی، به کویر رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطراد
تصویر اطراد
دور کردن وراندن کسی را جاری وروان شدن جاری وروان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطراد
تصویر اطراد
((اِ طِّ))
روان شدن کار، راست آمدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایراد
تصویر ایراد
وارد ساختن، داخل کردن، خرده گرفتن، اعتراض کردن، خرده گیری، مفرد ایرادات
ایراد بنی اسراییلی: خرده گیری به قصد بهانه جویی در مورد کارهای غیرمهم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اوراد
تصویر اوراد
((اُ یا اَ))
جمع ورد، دعاها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از افراد
تصویر افراد
((اَ))
جمع فرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اطراد
تصویر اطراد
((اِ))
کسی را طرد کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از افراد
تصویر افراد
((اِ))
یکی کردن، جدا کردن، تنها به کاری روی آوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
((اِ))
بیرون کردن، بیرون کشیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
راندن، کنارگزاری، بیرون کردن، بیرون فرستادن، برونکرد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اکراد
تصویر اکراد
کردان، کردها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از افراد
تصویر افراد
کسان، همگان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ایراد
تصویر ایراد
خرده، ناکارایی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
Deportation, Ejection, Eviction
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اخراج
تصویر اخراج
депортация , выброс , выселение
دیکشنری فارسی به روسی