معنی اوراد - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با اوراد
اوراد
- اوراد
- جَمعِ واژۀ وَرْد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به ورد شود.
لغت نامه دهخدا
اولاد
- اولاد
- از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوانی در مازندران در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی