معنی ایراد ایراد وارد ساختن، داخل کردن، خرده گرفتن، اعتراض کردن، خرده گیری، مفرد ایرادات ایراد بنی اسراییلی: خرده گیری به قصد بهانه جویی در مورد کارهای غیرمهم تصویر ایراد فرهنگ فارسی معین
ایراد ایراد وارد ساختن، چیزی بر کسی وارد کردن، بیان کردن، بهانه، خرده گیری، عیب، نقص فرهنگ فارسی عمید
ایراد ایراد اعتراض، انتقاد، بازخواست، بهانه گیری، خرده گیری، عیب جویی، مواخذه فرهنگ واژه مترادف متضاد
ایران ایران مکان آریائیان، محل زندگی آریائی ها، نام کشور باستانی ما، از نظر لغوی هم ریشه با کلمه آریا و ایرج فرهنگ نامهای ایرانی