- احلاب
- یاری در شیر دوشی یاری، شیر دوشیدن، گرد آمدن برای جنگ
معنی احلاب - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع حلم، خواب ها، شوریده خواب ها، آهستگی ها، جمع حلیم، بردباران خوابهای شیطان
فرود آمدن، روا دانستن، بایستن، کیفرسزایی حلال گردانیدن
جمع حلف، هم سوگندان هم پیمانان سوگند دادن
ستیهیدن خشمیدن، شتابیدن، خشماندن، ماندگاری
جمع حلس، گلیم ها پلاس ها پلاس پوشاندن: ستوررا، پربارانی، گیاه انبوهی پرگیاهی
بر ترک خود سوار کردن، جمع حقیق، سزاواران، جمع حقب، زمان های دراز
جمع حسب، گوهرها
جمع حزب، گروه ها، فوجها
تاراجاندن، جنگیدن
شیردوشی شیر دوشیدن
جمع جلب، افروخته ها آن چه برای افروختن از شهری به شهری برند، کسانی که دام برای فروش از شهری به شهری برند چوبداران فراهم آمدن، بانگ برداشتن، ترفند ورزی، خشک شدن خون دلمگی به شدن زخم
دوست داشتن، برگزیدن، دانه بر آوردن، دانه بستن جمع حبیب دوستان یاران. دوست داشتن کسی را
برگ آوردن تاک، تیره گشتن آب
اپگانش ماده شتر (اپگانش بچه نارس را انداختن)، افتادن برگ، افتادن بار درخت ج سلب
گروه ها
جمع صلب، پشت مازوها جمع صلب پشت ناوه ها پشت مازوها پشتها. ج صلب، یعنی استخوان پشت کهمحل نطفه مرد میباشد
جمع قلب، دستانه ها، دست برنجن ها، سپید دماران
خوی ریختن
حلف ها، سوگندها، قسم ها، جمع واژۀ حلف
حسب ها، شرفها، مفاخر اجدادی، جمع واژۀ حسب
رویاها، صبرها، بردباری ها، جمع واژۀ حلم، حلم ها، جمع واژۀ حلم، حلم ها
حزب، سی و سومین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۷۳ آیه
صلب ها، شدیدها، قوی ها، سخت ها، درشت ها، کمرها، کنایه از نسل و اولاد، جمع واژۀ صلب
حبیب ها، یار ها، دوست ها، معشوق ها، محبوب ها، جمع واژۀ حبیب
شیر دوشه شیر دوشه محلب
شکیبایی ها، وقارها، خردها، جمع حلم، خواب ها، خواب های شیطانی، جمع حلیم، بردباران
جمع حزب، گروه ها، دسته ها، گروه های کافران، شامل برخی از قبایل عرب، مانند قریش، غطفان و بنی قریظه، که با هم متحد شده به جنگ پیامبر رفته بودند، هر گروه سیاسی که مرام و مسلک ویژه خود را دارد
جمع صلب، پشت ها
شیرین گری، شیرین یابی، ساییدن سرمه
شیر دوشه: آوند شیر دوشی، شیر دوشیدن