- احقاد
- جمع حقد، کینه ها کین انگیزی، جمع حقد کینه ها
معنی احقاد - جستجوی لغت در جدول جو
- احقاد
- حقدها، خشم ها و دشمنی ها نسبت به کسی، کینه ها، جمع واژۀ حقد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ستاییدگی در خور ستایش بودن، ستوده یابی ستوده کار شدن ستوده شدن بستایش رسیدن، کاری کردن که موجب ستایش باشد، ستوده یافتن محمود یافتن ستودن تحسین تمجید
حق گفتن
جمع حقف. توده های ریگ تل های شن و ریگ ریگ پشته ها
بر ترک خود سوار کردن، جمع حقیق، سزاواران، جمع حقب، زمان های دراز
سزاوار
نوادگان
درو گاهان درو هنگام
سخت رانی سخت راندن، سبک کردن
می آبیدن: آب کردن درمی
کارد تیز کردن، به کس نگریستن
شاخه خوابانی
لاغر کردن اسب فربه را
دادرسی، دادگری
بر افروختن، روشن کردن بر افروختن روشن کردن آتش افروختن
آتش افروختن، روشن کردن آتش
فرزندزادگان، نوادگان، نبیرگان
چهل و ششمین سورۀ قرآن، دارای ۳۵ آیه
جمع حقف، توده های ریگ، تل های شن و ریگ
جمع حافد و حفد، فرزند زادگان، نوادگان، یاران، خادمان
فرستادن، روانه کردن
برافروختن، آتش افروختن
مطالبۀ حق کردن
ستایش کردن، ستودن