جدول جو
جدول جو

معنی احداث - جستجوی لغت در جدول جو

احداث
ظاهر وپیدا کردن
تصویری از احداث
تصویر احداث
فرهنگ لغت هوشیار
احداث
ساخت، پدید آوردن
تصویری از احداث
تصویر احداث
فرهنگ واژه فارسی سره
احداث
حدث ها، جوانان، جمع واژۀ حدث
تصویری از احداث
تصویر احداث
فرهنگ فارسی عمید
احداث
تاسیس کردن، ساختن، چیز تازه به وجود آوردن
تصویری از احداث
تصویر احداث
فرهنگ فارسی عمید
احداث
((اِ))
چیزی نو به وجود آوردن، ساختن و برقرار کردن
تصویری از احداث
تصویر احداث
فرهنگ فارسی معین
احداث
((اَ))
جمع حدث، نوها، تازه ها، هر چیز تازه و نو پدید آمده، جوانان، نوعی حقوق دیوانی (در عهد صفویه)، اربعه، حدث های چهارگانه، قتل، ازاله بکارت، شکستن دندان و کور کردن، دهر، بلاهای روزگار، پیشامدهای دوران، مو
تصویری از احداث
تصویر احداث
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از احفاث
تصویر احفاث
جمع حفث، هزار خانه شکنبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجداث
تصویر اجداث
قبرها، گورها، گورکندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احناث
تصویر احناث
دروغ سوگندی سوگند را دروغ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احدان
تصویر احدان
یگان یگان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع حدقه، مردمکها سیاهی های چشم، جمع حدقه. سیاهی های چشم مردمکهای چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احداد
تصویر احداد
کارد تیز کردن، به کس نگریستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احداق
تصویر احداق
حدقه ها، سیاهی های چشم، مردمک های چشم، کاسۀ چشم ها، جمع واژۀ حدقه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از احداق
تصویر احداق
جمع حدقه، سیاهی های چشم، مردمک های چشم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از احداب
تصویر احداب
((اِ))
گوژپشت گردانیدن، مهربانی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حداث
تصویر حداث
جماعتی که سخن کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احداث کردن
تصویر احداث کردن
پدید کردن نو آوردن نو آوردن بنوی کردن ساختن و بر پا نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
(درفقه) چهار زشتکاری: کشتن، دندان شکستن، برداشتن دوشیزگی، کور کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احداث الدهر
تصویر احداث الدهر
مصائب روزگار، سختی های زمانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جدید الاحداث
تصویر جدید الاحداث
نوبنیاد و تازه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جدیدالاحداث
تصویر جدیدالاحداث
چیزی که تازه به وجود آورده شده، نوبنیان، تازه بنیاد، تازه ساز، تازه تاسیس
فرهنگ فارسی عمید