جدول جو
جدول جو

معنی احداء

احداء
(طَ رَ)
قصد کردن چیزی را. (منتهی الارب) ، جامه را دامن کردن، آماس کردن اندام از زخم چوب. (منتهی الارب) ، آماسانیدن (از بسیار زدن). آماهانیدن، برتافتن ریشه جامه چنانکه در گلیمها کنند، فرودآوردن. فروفرستادن
لغت نامه دهخدا