جدول جو
جدول جو

معنی اجلاس - جستجوی لغت در جدول جو

اجلاس
نشانیدن، انجمن، نشست باهم نشستن
تصویری از اجلاس
تصویر اجلاس
فرهنگ لغت هوشیار
اجلاس
نشست
تصویری از اجلاس
تصویر اجلاس
فرهنگ واژه فارسی سره
اجلاس
نشستی معمولاً رسمی برای گفتگو یا مشاوره در امری
تصویری از اجلاس
تصویر اجلاس
فرهنگ فارسی عمید
اجلاس
((ا ِ))
نشانیدن، با هم نشستن برای گفتگو یا مشاوره در امری، جلسه ای رسمی با تعداد شرکت کنندگان محدود که در آن چند نفر سخنرانی می کنند و پس از بحث و مذاکره تصمیماتی اتخاذ و گاه قطعنامه ای صادر می شود
تصویری از اجلاس
تصویر اجلاس
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اجلاسی
تصویر اجلاسی
امجمنیک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابلاس
تصویر ابلاس
نومیدی هاژی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع حلس، گلیم ها پلاس ها پلاس پوشاندن: ستوررا، پربارانی، گیاه انبوهی پرگیاهی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع جنس، گونه ها، کالاها جنس ها، جمع جنس. قسم ها نوع ها گونه ها، کاها متاع ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجلال
تصویر اجلال
جمع جل، پالان ها دامپوش ها بزرگداشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجلاف
تصویر اجلاف
جمع جلف، فرومایگان سبکسران، ستمکاران، تهی میانان فرومایگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجلاد
تصویر اجلاد
جمع جلد، پوست ها پوسته ها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع جلب، افروخته ها آن چه برای افروختن از شهری به شهری برند، کسانی که دام برای فروش از شهری به شهری برند چوبداران فراهم آمدن، بانگ برداشتن، ترفند ورزی، خشک شدن خون دلمگی به شدن زخم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجساس
تصویر اجساس
آگاهی جویی سر در آوردن پی بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخلاس
تصویر اخلاس
به ربودن واداشتن، آمیختگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجناس
تصویر اجناس
کالاها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اطلاس
تصویر اطلاس
جمع طلس، نامه های زدوده، جامه های ریمناک
فرهنگ لغت هوشیار
بی چیزی ورشکستگی ناداری بی چیز شدن نادار گشتن، بی چیزی ناداری تنگدستی، ور شکستگی. گدا و بینوا شدن، ورشکسته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهلاس
تصویر اهلاس
پنهان خندیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولاس
تصویر اولاس
اولس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایلاس
تصویر ایلاس
گواژه زدن (گواژه کنایه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجلاف
تصویر اجلاف
فرومایگان، مردم فرومایه، جلف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجلاء
تصویر اجلاء
دور شدن از وطن، دور شدن از خانمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ابلاس
تصویر ابلاس
مایوس شدن، ناامید شدن، اندوهگین شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجلاء
تصویر اجلاء
جلیل ها، بزرگواران، جمع واژۀ جلیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجناس
تصویر اجناس
جنس ها، کالاها، متاعها، جمع واژۀ جنس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجلال
تصویر اجلال
بزرگ و محترم شمردن، گرامی داشتن، بزرگواری، شکوه و جلال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افلاس
تصویر افلاس
بی چیز شدن، نادار شدن، تنگدستی، بینوایی، در علم حقوق ورشکستگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجناس
تصویر اجناس
جمع جنس، قسم ها، نوع، گونه ها، کالاها، امتعه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجلال
تصویر اجلال
((اِ))
بزرگ و محترم داشتن، گرامی داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجلاف
تصویر اجلاف
جمع جلف، فرومایگان، مردمان سفله، هر چیز میان تهی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از افلاس
تصویر افلاس
((اِ))
ورشکست شدن، بی چیزی، تنگدستی، ورشکستگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جلاس
تصویر جلاس
جمع جلیس، همنشینان جمع جالس و جلیس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجلاسیه
تصویر اجلاسیه
انجمنیک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجلاس کردن
تصویر اجلاس کردن
انجمن کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجلاسیه
تصویر اجلاسیه
((اِ یِ یا یَ))
مؤنث اجلاس
دوره اجلاسیه: دوره ای که در آن انجمن تشکیل می گردد و اعضای آن برای مشورت و گفت و گو گرد می آیند
فرهنگ فارسی معین