جدول جو
جدول جو

معنی اجاوید - جستجوی لغت در جدول جو

اجاوید
جمع جواد، اسپان نیکو
تصویری از اجاوید
تصویر اجاوید
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جاوید
تصویر جاوید
(پسرانه)
پایدار، همیشگی، همیشگی، ابدی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جاوید
تصویر جاوید
ابد، ابدی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جاوید
تصویر جاوید
پاینده، همیشه، دایم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاوید
تصویر جاوید
ابدی، دایم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جاوید
تصویر جاوید
جاویدان، برای مثال نماند بر این خاک جاوید کس / تو را توشۀ راستی باد و بس (فردوسی - ۷/۲۶)، دولت جاوید یافت هرکه نکونام زیست / کز عقبش ذکر خیر زنده کند نام را (سعدی - ۵۵)، وصل تو بادا همه نزدیک ما / هجر تو جاوید ز ما دور باد (انوری - ۷۹۴) تا ز تو بازمانده ام جاوید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسانید
تصویر اسانید
تزده ها نورده ها یافته ها، جمع اسناد جمع در جمع سند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اساتید
تصویر اساتید
استادان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اساتید
تصویر اساتید
استادان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جاویدن
تصویر جاویدن
ابدالاباد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اقاویم
تصویر اقاویم
جمع قوم، اقوام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقاویل
تصویر اقاویل
جمع اقوال، گفته ها، گفتارها، جمع الجمع قول، سخنان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع افواه، دهان ها، دارچین جمع افوه و جمع ال، جمع فوه. دهانها، داروهای خوشبو که در غذا ریزند توابل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغارید
تصویر اغارید
آواز و خواندن پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انادید
تصویر انادید
به گونه رمن پراکندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اناهید
تصویر اناهید
ناهید و ستاره زهره
فرهنگ لغت هوشیار
جمع انشوده، سرودها جمع انشوده اشعاری که در محفلی برای یکدیگر بخوانند سرودها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اواوین
تصویر اواوین
جمع ایوان، از پارسی ایوان ها کاخ ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سجاوند
تصویر سجاوند
پارسی تازی گشته سگاوند کوهی در سیستان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع تجویف، لاها، کاواک ها، گاباره ها (گاباره غار) گریستک ها جمع تجویف -. 1 لاها، کاواکها مناره ها، جوفها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اناهید
تصویر اناهید
زهره، دومین سیارۀ منظومۀ شمسی که قدما آنرا سعد می دانستند و به خنیاگری نسبت می دادند، ناهید، ونوس، بیدخت، بغدخت، بیلفت، خنیاگر فلک، مطربۀ فلک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اغارید
تصویر اغارید
آوازهای خوش و طرب انگیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تجالید
تصویر تجالید
اعضا و جسم انسان، کالبد انسان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افاویه
تصویر افاویه
افواه، فم ها، دهان ها، جمع فم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اناشید
تصویر اناشید
اشعاری که در محافل برای یکدیگر می خواندند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تجاویف
تصویر تجاویف
تجویف ها، جوف و درون چیزی ها، جمع واژۀ تجویف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسانید
تصویر اسانید
اسنادها، نسبت دادن ها، منسوب کردن ها، جمع واژۀ اسناد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقاویل
تصویر اقاویل
قول ها، گفتارها، سخن ها، کلام ها، وعده ها، کنایه از عقیده ها، نظرها، جمع واژۀ قول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسانید
تصویر اسانید
جمع اسناد، در علم نحو عبارتست از ایتاع و نسبت تامه بین دو کلمه، مانند نسبت خبر به مبتداء
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اساتید
تصویر اساتید
جمع استاد، استادان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اقاویل
تصویر اقاویل
جمع اقوال، ججمع قول
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اغارید
تصویر اغارید
((اَ رِ))
جمع اغروده، آواز پرندگان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اناهید
تصویر اناهید
ناهید، زهره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اناشید
تصویر اناشید
جمع انشوده، اشعاری که در مدح یکدیگر خوانند، سرودها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جاویدن
تصویر جاویدن
((دَ))
جویدن
فرهنگ فارسی معین