جدول جو
جدول جو

معنی اسانید

اسانید
اسنادها، نسبت دادن ها، منسوب کردن ها، جمع واژۀ اسناد
تصویری از اسانید
تصویر اسانید
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اسانید

اسانید

اسانید
تزده ها نورده ها یافته ها، جمع اسناد جمع در جمع سند
اسانید
فرهنگ لغت هوشیار

اسانید

اسانید
جمع اسناد، در علم نحو عبارتست از ایتاع و نسبت تامه بین دو کلمه، مانند نسبت خبر به مبتداء
اسانید
فرهنگ فارسی معین

اساتید

اساتید
استادها، آموزگارها، آموزنده ها، معلمان عالی رتبۀ دانشگاه، سرکارگران یا کارفرمایان در کارگاه صنعتی، رئیس ها در برخی از بازی های کودکان، جمعِ واژۀ استاد
اساتید
فرهنگ فارسی عمید

اساکید

اساکید
عم ّ کیخسرو پدر اساورزن. (مجمل التواریخ و القصص ص 91)
لغت نامه دهخدا

اساتید

اساتید
جَمعِ واژۀ اُستاد. استادان. اَساتیذ. اَساتِذه
لغت نامه دهخدا

مسانید

مسانید
جَمعِ واژۀ مُسنَد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). قسمی از حدیث که آن رابه گویندۀ وی برداشته باشند. مقابل مقاطیع. مراسیل. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مسند شود
لغت نامه دهخدا