در زمینه نورپردازی، آرک (Arc) به تکنیکی یا تجهیزاتی اشاره دارد که برای ایجاد جلوه های نورپردازی خاص استفاده می شود. در اینجا چندین کاربرد و مفهوم مرتبط با آرک در نورپردازی آورده شده است: 1. لامپ های قوس کربنی (Arc Lamps) : - لامپ های قوس کربنی یکی از اولین منابع نور الکتریکی بودند که با ایجاد یک قوس الکتریکی بین دو الکترود کربنی، نور شدیدی تولید می کردند. این نوع لامپ ها در اوایل قرن بیستم برای نورپردازی صحنه ها، پروژکتورها و نورافکن ها مورد استفاده قرار می گرفتند. 2. قوس نور (Light Arc) : - در طراحی نورپردازی، قوس نور به ایجاد یک مسیر یا منحنی از نور اشاره دارد که می تواند برای برجسته کردن ویژگی های معماری، ایجاد جلوه های ویژه یا هدایت توجه بیننده به یک نقطه خاص مورد استفاده قرار گیرد. 3. نورپردازی قوس دار (Arched Lighting) : - این نوع نورپردازی برای ایجاد جلوه های زیبا و هنری در فضاهای داخلی و خارجی استفاده می شود. معمولاً از چراغ های LED یا منابع نور دیگر برای ایجاد قوس ها یا منحنی های نورانی استفاده می شود که می توانند به طراحی و دکوراسیون فضا جلوه خاصی ببخشند. 4. پروژکتورهای قوسی (Arc Projectors) : - پروژکتورهایی که از فناوری قوسی استفاده می کنند می توانند نور بسیار قوی و متمرکزی تولید کنند که برای روشن کردن صحنه های بزرگ یا برجسته کردن ویژگی های خاص در فضاهای بزرگ استفاده می شوند. این تکنیک ها و تجهیزات در ترکیب با دیگر روش های نورپردازی می توانند به خلق فضاهای زیبا و دلنشین کمک کنند و تجربه بصری خاصی را برای بینندگان ایجاد نمایند.
در زمینه نورپردازی، آرک (Arc) به تکنیکی یا تجهیزاتی اشاره دارد که برای ایجاد جلوه های نورپردازی خاص استفاده می شود. در اینجا چندین کاربرد و مفهوم مرتبط با آرک در نورپردازی آورده شده است: 1. لامپ های قوس کربنی (Arc Lamps) : - لامپ های قوس کربنی یکی از اولین منابع نور الکتریکی بودند که با ایجاد یک قوس الکتریکی بین دو الکترود کربنی، نور شدیدی تولید می کردند. این نوع لامپ ها در اوایل قرن بیستم برای نورپردازی صحنه ها، پروژکتورها و نورافکن ها مورد استفاده قرار می گرفتند. 2. قوس نور (Light Arc) : - در طراحی نورپردازی، قوس نور به ایجاد یک مسیر یا منحنی از نور اشاره دارد که می تواند برای برجسته کردن ویژگی های معماری، ایجاد جلوه های ویژه یا هدایت توجه بیننده به یک نقطه خاص مورد استفاده قرار گیرد. 3. نورپردازی قوس دار (Arched Lighting) : - این نوع نورپردازی برای ایجاد جلوه های زیبا و هنری در فضاهای داخلی و خارجی استفاده می شود. معمولاً از چراغ های LED یا منابع نور دیگر برای ایجاد قوس ها یا منحنی های نورانی استفاده می شود که می توانند به طراحی و دکوراسیون فضا جلوه خاصی ببخشند. 4. پروژکتورهای قوسی (Arc Projectors) : - پروژکتورهایی که از فناوری قوسی استفاده می کنند می توانند نور بسیار قوی و متمرکزی تولید کنند که برای روشن کردن صحنه های بزرگ یا برجسته کردن ویژگی های خاص در فضاهای بزرگ استفاده می شوند. این تکنیک ها و تجهیزات در ترکیب با دیگر روش های نورپردازی می توانند به خلق فضاهای زیبا و دلنشین کمک کنند و تجربه بصری خاصی را برای بینندگان ایجاد نمایند.
مقابل اول، قرار گرفته در پایان، برای مثال نام تو کابتدای هر نام است / اول آغاز و آخر انجام است (نظامی۴ - ۵۳۷) آخرین، پایانی، مؤخّر، پسین، اخیر، واپسین، بازپسین، سرانجام، برای مثال آخر کار شوق دیدارم / سوی دیر مغان کشید عنان (هاتف - ۴۷) هنگام گلایه، تنبیه، تعجب و توجه دادن به کار می رود، برای مثال نه آخر تو مردی جهاندیده ای / بدونیک هر گونه ای دیده ای؟ (فردوسی۲ - ۵۹۵) آخر شدن: به پایان رسیدن
مقابلِ اول، قرار گرفته در پایان، برای مِثال نام تو کابتدای هر نام است / اول آغاز و آخر انجام است (نظامی۴ - ۵۳۷) آخِرین، پایانی، مُؤَخَّر، پَسین، اَخیر، واپَسین، بازپَسین، سرانجام، برای مِثال آخر کار شوق دیدارم / سوی دیر مغان کشید عنان (هاتف - ۴۷) هنگام گلایه، تنبیه، تعجب و توجه دادن به کار می رود، برای مِثال نه آخر تو مردی جهاندیده ای / بدونیک هر گونه ای دیده ای؟ (فردوسی۲ - ۵۹۵) آخر شدن: به پایان رسیدن
تاب، نوعی وسیلۀ بازی شامل رشته ای محکم و نشیمنگاهی آویزان در وسط آن که کمی بالاتر از سطح زمین قرار دارد و در هوا به جلو و عقب حرکت می دهند، سابود، نرموره، بازپیچ، پالوازه، بادپیچ، اورک، بازام، گواچو
تاب، نوعی وسیلۀ بازی شامل رشته ای محکم و نشیمنگاهی آویزان در وسط آن که کمی بالاتر از سطح زمین قرار دارد و در هوا به جلو و عقب حرکت می دهند، سابود، نَرمورِه، بازپیچ، پالوازِه، بادپیچ، اَورَک، بازام، گُواچو
بادام کوهی کوچک که در جنگل جنوب ایران بسیار است، آنرا چیده تلخیش را زایل نموده، خورند. لفظ مذکور در تکلم شیراز داخل است. (فرهنگ نظام). بادام کوهی که از چوب آن عصا سازند. (ناظم الاطباء). نام میوه ای است که آنرا بادام کوهی میگویند و چوب آنرا بجهت میمنت عصا کنند. (برهان قاطع) (هفت قلزم) (از شرفنامۀ منیری). به شیرازی بادام کوهی را نامند. ارجان. ارچن. ارژن. چوب آنرا عصا کنند و خجسته شمرند. (انجمن آرای ناصری) (آنندراج) : ارده و بخرک و سیلان چو یک اشکم بخوری بردلت کشف شود چندهزاران اسرار. بسحاق اطعمه
بادام کوهی کوچک که در جنگل جنوب ایران بسیار است، آنرا چیده تلخیش را زایل نموده، خورند. لفظ مذکور در تکلم شیراز داخل است. (فرهنگ نظام). بادام کوهی که از چوب آن عصا سازند. (ناظم الاطباء). نام میوه ای است که آنرا بادام کوهی میگویند و چوب آنرا بجهت میمنت عصا کنند. (برهان قاطع) (هفت قلزم) (از شرفنامۀ منیری). به شیرازی بادام کوهی را نامند. ارجان. ارچن. ارژن. چوب آنرا عصا کنند و خجسته شمرند. (انجمن آرای ناصری) (آنندراج) : ارده و بخرک و سیلان چو یک اشکم بخوری بردلت کشف شود چندهزاران اسرار. بسحاق اطعمه
آخره. آن جهان. آن سرای. عقبی ̍. معاد. دارالخلد. عجوز. آجل. آجله. اخری ̍. مقابل اولی ̍ و دنیا: و هر گاه که متقی در کار این جهان گذرنده تأملی کند هرآینه مقابح آن را بنظر بصیرت بیند... و با یاد آخرت الفت گیرد. (کلیله و دمنه). و آنکه سعی برای مصالح دنیا مصروف دارد زندگانی بر وی وبال باشد و از ثواب آخرت بازماند. حاصل آن (راحتی اندک) اگر میسر گردد خسران دنیا و آخرت باشد. (کلیله و دمنه). و اگر بقضاء مقرون گردد عز دنیا و آخرت مرا بهم پیوندد. (کلیله و دمنه). و نیز آنکه سعی برای آخرت کند مرادهای دنیا بتبعیت بیابد. (کلیله و دمنه). آخر رای من بر عبادت قرار گرفت چه مشقت طاعت در جنب نجات آخرت وزنی نیارد. (کلیله و دمنه). و بحال خردمند آن لایقتر که همیشه طلب آخرت را بر دنیا مقدم دارد. (کلیله و دمنه). دنیا پلی است رهگذر دار آخرت اهل تمیز خانه نگیرند بر پلی. سعدی. دوست بدنیا و آخرت نتوان داد صحبت یوسف به از دراهم معدود. سعدی. - عشاء آخرت، عشاء آخره، نماز خفتن
آخِره. آن جهان. آن سرای. عقبی ̍. معاد. دارالخلد. عجوز. آجل. آجله. اخری ̍. مقابل اولی ̍ و دنیا: و هر گاه که متقی در کار این جهان گذرنده تأملی کند هرآینه مقابح آن را بنظر بصیرت بیند... و با یاد آخرت الفت گیرد. (کلیله و دمنه). و آنکه سعی برای مصالح دنیا مصروف دارد زندگانی بر وی وبال باشد و از ثواب آخرت بازماند. حاصل آن (راحتی اندک) اگر میسر گردد خسران دنیا و آخرت باشد. (کلیله و دمنه). و اگر بقضاء مقرون گردد عز دنیا و آخرت مرا بهم پیوندد. (کلیله و دمنه). و نیز آنکه سعی برای آخرت کند مرادهای دنیا بتبعیت بیابد. (کلیله و دمنه). آخر رای من بر عبادت قرار گرفت چه مشقت طاعت در جنب نجات آخرت وزنی نیارد. (کلیله و دمنه). و بحال خردمند آن لایقتر که همیشه طلب آخرت را بر دنیا مقدم دارد. (کلیله و دمنه). دنیا پلی است رهگذر دار آخرت اهل تمیز خانه نگیرند بر پلی. سعدی. دوست بدنیا و آخرت نتوان داد صحبت یوسف به از دراهم معدود. سعدی. - عشاء آخرت، عشاء آخره، نماز خفتن
آخوره. آخرک. ترقوه. چنبرۀ گردن، گودی که در میان تودۀ خاک کنند تا در آن آب ریزند گل ساختن را، طویله، به معنی طنابی درازو برکشیده که چندین اسب بدو توان بستن: تیغزنان میرسد خسرو انجم ز شرق کو همه شب دررمید زآخرۀ کهکشان. عزالدین شروانی
آخوره. آخُرک. ترقوه. چنبرۀ گردن، گودی که در میان تودۀ خاک کنند تا در آن آب ریزند گل ساختن را، طویله، به معنی طنابی درازو برکشیده که چندین اسب بدو توان بستن: تیغزنان میرسد خسرو انجم ز شرق کو همه شب دررمید زآخرۀ کهکشان. عزالدین شروانی