جدول جو
جدول جو

معنی بخرک

بخرک
ارژن، درختچۀ بادام کوهی با میوۀ تلخ و چوب سخت و راست که از چوب آن عصا درست کنند و در نواحی کوهستانی و خشک می روید، بادام کوهی
تصویری از بخرک
تصویر بخرک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بخرک

بخرک

بخرک
بادام کوهی کوچک که در جنگل جنوب ایران بسیار است، آنرا چیده تلخیش را زایل نموده، خورند. لفظ مذکور در تکلم شیراز داخل است. (فرهنگ نظام). بادام کوهی که از چوب آن عصا سازند. (ناظم الاطباء). نام میوه ای است که آنرا بادام کوهی میگویند و چوب آنرا بجهت میمنت عصا کنند. (برهان قاطع) (هفت قلزم) (از شرفنامۀ منیری). به شیرازی بادام کوهی را نامند. ارجان. ارچن. ارژن. چوب آنرا عصا کنند و خجسته شمرند. (انجمن آرای ناصری) (آنندراج) :
ارده و بخرک و سیلان چو یک اشکم بخوری
بردلت کشف شود چندهزاران اسرار.
بسحاق اطعمه
لغت نامه دهخدا

بهرک

بهرک
پوست کف دست یا پا که بسبب بسیاری کار کردن سفت و سخت شده پینه پرگاله
فرهنگ لغت هوشیار