شبست، ویژگی هر چیزی که به نظر ناخوش و ناپسند آید، زشت، برای مثال حاکم آمد یکی به غیض و شبشت / ریشکی گنده و پلیدک و زشت (معروفی - شاعران بی دیوان - ۱۴۰)
شبست، ویژگی هر چیزی که به نظر ناخوش و ناپسند آید، زشت، برای مِثال حاکم آمد یکی به غیض و شبشت / ریشکی گنده و پلیدک و زشت (معروفی - شاعران بی دیوان - ۱۴۰)
به معنی شبست آمده است چه در فارسی سین بی نقطه و نقطه دار به هم تبدیل می یابند. (از برهان). گران و بغیض بود. (صحاح الفرس) (فرهنگ نظام) : حاکم آمد یکی بغیض و شبشت ریشکی گنده و پلیدک و زشت. معروفی. و رجوع به شبست شود
به معنی شبست آمده است چه در فارسی سین بی نقطه و نقطه دار به هم تبدیل می یابند. (از برهان). گران و بغیض بود. (صحاح الفرس) (فرهنگ نظام) : حاکم آمد یکی بغیض و شبشت ریشکی گنده و پلیدک و زشت. معروفی. و رجوع به شبست شود
بست. پشت نام دهی است نزدیک نیشابور. (آنندراج). ولایتی است در خراسان که آن را بست گویند. (ناظم الاطباء). شهریست در نواحی نیشابور. ابوالحسن بن زید بیهقی گوید: ازین رو بدین نام خوانده شده که بشتاسف (گشتاسف) آن را بنا نهاده و آن کوره ای است که قصبۀ آن طرثیت (ترشیز، کاشمر) است. و بقولی وجه تسمیۀ آن این است که پشت بمنزلۀ پشت (ظهر) نیشابور است و ظهر در لغت فارسی پشت خوانده شود. بشت مشتمل بر 236 قریه باشد که از آنهاست کندر. جایگاه معروفی که ابونصر کندری وزیر طغرل بیک سلجوقی از آنجا برخاسته و بعلت فزونی ادبا و فضلای آن آنجا را بشت عرب هم خوانند. (از معجم البلدان). و رجوع به همین کتاب ج 1 شود
بست. پشت نام دهی است نزدیک نیشابور. (آنندراج). ولایتی است در خراسان که آن را بست گویند. (ناظم الاطباء). شهریست در نواحی نیشابور. ابوالحسن بن زید بیهقی گوید: ازین رو بدین نام خوانده شده که بشتاسف (گشتاسف) آن را بنا نهاده و آن کوره ای است که قصبۀ آن طرثیت (ترشیز، کاشمر) است. و بقولی وجه تسمیۀ آن این است که پشت بمنزلۀ پشت (ظهر) نیشابور است و ظهر در لغت فارسی پشت خوانده شود. بشت مشتمل بر 236 قریه باشد که از آنهاست کندر. جایگاه معروفی که ابونصر کندری وزیر طغرل بیک سلجوقی از آنجا برخاسته و بعلت فزونی ادبا و فضلای آن آنجا را بشت عرب هم خوانند. (از معجم البلدان). و رجوع به همین کتاب ج 1 شود