معنی torneo - جستجوی لغت در جدول جو
torneo
مسابقات
ادامه...
مُسابِقات
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
torneo
مسابقات
ادامه...
مُسابِقات
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
orner
زینت دادن، آراستن
ادامه...
زینَت دادَن، آراستَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pretorneo
پیش از مسابقات
ادامه...
پیشِ اَز مُسابِقات
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tono
لحن
ادامه...
لَحن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tono
لحن
ادامه...
لَحن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tonen
آشکار کردن، برای نشان دادن، نشان دادن
ادامه...
آشکار کَردَن، بَرایِ نِشان دادَن، نِشان دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی
toleo
ویرایش، نسخه
ادامه...
ویرایِش، نُسخِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
tonto
با سرگیجه، سرگیجه، سرگیجه آور، سرخوش، مست، سرگیجه دار
ادامه...
با سَرگیجِه، سَرگیجِه، سَرگیجِه آوَر، سُرخوش، مَست، سَرگیجِه دار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
torto
کج، کج شده، نامتقارن، کج کلاه
ادامه...
کَج، کَج شُدِه، نامُتِقارِن، کَج کُلاه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
terno
لطیف بودن، کت و شلوار، نرم
ادامه...
لَطیف بودَن، کُت و شَلوار، نَرم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
morno
سرد و گرم، گرم، با بی میلی، بی روح
ادامه...
سَرد و گَرم، گَرم، با بی مِیلی، بی روح
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tonto
احمق، احمقانه، بی مغز، خفن، خنده دار
ادامه...
اَحمَق، اَحمَقانِه، بی مَغز، خَفَن، خَندِه دار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
torpe
بی دقّت، دست و پا چلفتی، بی فکر، بی ملاحظه، بی نظم، ناقص، نامناسب
ادامه...
بی دِقَّت، دَست و پا چُلُفتی، بی فِکر، بی مُلاحَظِه، بی نَظم، ناقِص، نامُناسِب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
morne
تاریک، دلگیر، خسته کننده، غمگین
ادامه...
تاریک، دِلگیر، خَستِه کُنَندِه، غَمگین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Horned
دارای شاخ، شاخدار
ادامه...
دارایِ شاخ، شاخدار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tarnen
پنهان کردن، استتار
ادامه...
پِنهان کَردَن، اِستِتار
دیکشنری آلمانی به فارسی
torção
کجی، پیچ و تاب
ادامه...
کَجی، پیچ و تاب
دیکشنری پرتغالی به فارسی
torcer
چرخاندن، پیچاندن، چلانیدن
ادامه...
چَرخاندَن، پیچاندَن، چِلانیدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
moreno
موئی قهوه ای، سبزه
ادامه...
موئی قَهوِه ای، سَبزِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Corner
گوشه گرفتن، گوشه
ادامه...
گوشِه گِرِفتَن، گوشِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
torcer
پیچاندن، پیچ و تاب
ادامه...
پیچاندَن، پیچ و تاب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tonner
رعد و برق زدن، رعد و برق
ادامه...
رَعد و بَرق زَدَن، رَعد و بَرق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tourner
چرخاندن، چرخش، چرخیدن، غلتیدن
ادامه...
چَرخاندَن، چَرخِش، چَرخیدَن، غَلتیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
moreno
موئی قهوه ای، تاریک
ادامه...
موئی قَهوِه ای، تاریک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
torneio
مسابقات
ادامه...
مُسابِقات
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pre torneo
پیش از مسابقات
ادامه...
پیشِ اَز مُسابِقات
دیکشنری ایتالیایی به فارسی