معنی torção
torção
کجی، پیچ و تاب
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با torção
porção
porção
بَخش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
torneo
torneo
مُسابِقات
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
torneo
torneo
مُسابِقات
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
coação
coação
اِجباری، اِجبار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
doação
doação
وَقف، اِهدا
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tração
tração
کِشِش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
poção
poção
مَعجون
دیکشنری پرتغالی به فارسی
opção
opção
گَزینِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
noção
noção
مَفهوم
دیکشنری پرتغالی به فارسی