معنی tenere - جستجوی لغت در جدول جو
tenere
نگه داشتن، نگه دارید
ادامه...
نِگَه داشتَن، نِگَه دارید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tentare
تلاش کردن، سعی کنید، وسوسه کردن
ادامه...
تَلاش کَردَن، سَعی کُنید، وَسوَسِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pendere
افتادن، آویزان کردن، آویزان بودن
ادامه...
اُفتادَن، آویزان کَردَن، آویزان بودَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sedere
صندلی گذاشتن، بنشین
ادامه...
صَندَلی گُذاشتَن، بِنِشین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
trener
مربّی، قطار
ادامه...
مُرَبّی، قَطار
دیکشنری لهستانی به فارسی
gemere
آه کشیدن، ناله، آه و فغان کردن، به آرامی گریه کردن
ادامه...
آه کِشیدَن، نالِه، آه و فَغان کَردَن، بِه آرامی گِریِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rendere
ارائه دادن، دادن
ادامه...
اِرائِه دادَن، دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tessere
بافیدن، بافتن، پارچه کردن
ادامه...
بافیدَن، بافتَن، پارچِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tenente
فرمانده کمکی، ستوان
ادامه...
فَرماندِه کُمَکی، سُتوان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tendero
دکّان دار، مغازه دار
ادامه...
دُکّان دار، مَغازِه دار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tenace
مقاوم، سرسخت
ادامه...
مُقاوِم، سَرسَخت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
venire
آمدن، بیا
ادامه...
آمَدَن، بیا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vendere
فروختن، فروش
ادامه...
فُروختَن، فُروش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vedere
دیدن، ببینید
ادامه...
دیدَن، بِبینید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tacere
سکوت کردن، ساکت باش
ادامه...
سُکوت کَردَن، ساکِت باش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tingere
رنگ دادن، رنگ، رنگ کردن
ادامه...
رَنگ دادَن، رَنگ، رَنگ کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Tenure
تصرّف، تصدّی
ادامه...
تَصَرُّف، تَصَدّی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pendre
آویزان بودن، آویزان کردن
ادامه...
آویزان بودَن، آویزان کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ottenere
دریافت کردن، بدست آوردن، گرفتن
ادامه...
دَریافت کَردَن، بِدَست آوَردَن، گِرِفتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Renege
پشیمان شدن
ادامه...
پَشیمان شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ritenere
پنداشتن، در نظر بگیرید
ادامه...
پِنداشتَن، دَر نَظَر بِگیرید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tenure
تصرّف، تصدّی
ادامه...
تَصَرُّف، تَصَدّی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tendre
لطیف بودن، مناقصه، نرم
ادامه...
لَطیف بودَن، مُناقِصِه، نَرم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tenero
لطیف بودن، مناقصه، نرم
ادامه...
لَطیف بودَن، مُناقِصِه، نَرم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
temere
ترسیدن، ترس
ادامه...
تَرسیدَن، تَرس
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rendre
ارائه دادن، پس دادن
ادامه...
اِرائِه دادَن، پَس دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
teindre
رنگ کردن
ادامه...
رَنگ کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
étendre
تمدید کردن، تمدید کنید، کشیده شدن، گسترش دادن
ادامه...
تَمدِید کَردَن، تَمدِید کُنید، کِشیدِه شُدَن، گُستَرِش دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Revere
احترام گذاشتن، احترام کردن
ادامه...
اِحتِرام گُذاشتَن، اِحتِرام کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Severe
شدید
ادامه...
شَدید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tenter
فریب دادن، تلاش کردن، وسوسه کردن
ادامه...
فَریب دادَن، تَلاش کَردَن، وَسوَسِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tenace
مقاوم، سرسخت
ادامه...
مُقاوِم، سَرسَخت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vendre
فروختن، فروش
ادامه...
فُروختَن، فُروش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tondre
بریدن، چمن زنی
ادامه...
بُریدَن، چَمَن زَنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tenente
فرمانده کمکی، ستوان
ادامه...
فَرماندِه کُمَکی، سُتوان
دیکشنری پرتغالی به فارسی