معنی tenero
tenero
لطیف بودن، مناقصه، نرم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
واژههای مرتبط با tenero
tendero
tendero
دُکّان دار، مَغازِه دار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tenere
tenere
نِگَه داشتَن، نِگَه دارید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
meneror
meneror
وَحشَت زَدِگی ایجاد کَردَن، بِه وَحشَت اَنداختَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dentro
dentro
دَرون، داخِل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tenure
tenure
تَصَرُّف، تَصَدّی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tenter
tenter
فَریب دادَن، تَلاش کَردَن، وَسوَسِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tendre
tendre
لَطیف بودَن، مُناقِصِه، نَرم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
severo
severo
سَخت، شَدید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
entero
entero
تَمام، کُل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی