معنی Tenure
Tenure
تصرّف، تصدّی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Tenure
tenure
tenure
تَصَرُّف، تَصَدّی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rendre
rendre
اِرائِه دادَن، پَس دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Venture
Venture
ماجَراجویی کَردَن، سَرمایِه گُذاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
censure
censure
سانسور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Secure
Secure
ایمِن، اَمن، مَحفوظ کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Censure
Censure
اِنتِقاد کَردَن، اِنتِقاد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
mesure
mesure
اَندازِه گیری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tendre
tendre
لَطیف بودَن، مُناقِصِه، نَرم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vendre
vendre
فُروختَن، فُروش
دیکشنری فرانسوی به فارسی